روایتی از حواشی تودیع و معارفه مدیر کل ارشاد / نمره بیست در بی کفایتی

به گزارش اخبار روزانه استان مرکزی و به نقل از وقایع استان ، دومین دهه از روزهای برگ ریز پاییز بود که خبر انتصاب مدیر کل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی بعد از چند ماه از استعفای مدیر قبلی شنیده شد، خبری که شاید اغلب اهالی فرهنگ و هنر منتظرش بودند، اهالی که بی مهری های این اداره کل را کم ندیده بودند و با تمام بی مهری ها و نا مرادی ها در راه تعالی فرهنگ و هنر، گام های کوچک و بزرگ برداشته و همواره چشم انتظار اندک حمایتی از این بزرگ متولی و داعیه دار این قلمرو بودند.
بی مهری هایی که خود مسئولین این حوزه به آن واقف بودند تا جایی که یعد از اعلام خبر زمان و مکان معارفه با ارسال پیامی به اهالی فرهنگ، هنرو رسانه خواستار حضور آنها از گوش تا گوش سالن شدند، از این اهالی دلسوخته خواستند که در این وزن کشی حضور یابند تا حیات خلوت فرهنگ، پر شود از اهالی فرهنگ و هنرو رسانه طلب حضور جدی در معارفه مدیر مهمترین دستگاه متولی فرهنگ کردند غافل از اینکه اهالی این عرصه تنها انتظار حمایت و یاری و دلسوزی همین مجریان و مسئولان و کارشناسان را دارند نه چیزی بیشتر.
مراسم تکریم و معارفه که پیرو دعوتنامه قبلی قرار بود رأس ساعت ۱۳ عصر برگزار شود با تأخیر حدود ۴۰ دقیقه ای و حضور کمرنگ هنرمندان و هنردوستان که گویی از این بانیان دل امید کنده بودند، آغاز شد و با اجرای پر از اشکال و تپق مجری که گویی در قحط الرجال استان، مهد مشاهیر و مفاخر پرور یافت شده بود، داغ دل خبرنگاران که میزبانی حرمت شکنانه در روز خبرنگار را از یاد نبرده بودند تازه شد و در ذهن خود مرور کردند که چرا مجریان و زیرمجموعه مدیر در برگزاری مراسم در ارشاد استان از ابتدایی ترین آداب تشریفات خبری ندارد و چه داستانی پشت این سیاهه بی کفایتی است و چرا ارشاد ما هیچ وقت میزبان خوبی نیست حتی به اندازه قدری آبرو داری برای معاون وزیر.
مدیر کل سابق ارشاد استان که در بررسی پرونده کاری اش در پست مدیریت ارشاد استان بیشتر از هر چیز بی انگیزه بودنش نمود داشت و مشکل قدیمی همراهی نکردن زیر مجموعه که ریشه تاریخی دارد و گویی ریشه کن کردن این مشکل عدم همکاری، اقتدار مدیریتی می خواهد از نوع کم نظیرش، اولین سخنران این مراسم بود که در ابتدای غزل خداحافظی خود با تاخیری دو ساله سلامی گرم به خرد و کوچک اهالی فرهنگ و هنر استان نثار کرد، سلامی که دیگر خیلی برای عرض آن دیر شده بود.
حسین شاکری در پایان ۲۰ ماه سکانداری خود نطقی نوشته بود چند ماده ای تا از سیاست زدگی فرهنگ و نفوذ سیاست در فرهنگ گلایه کند وهم دلش را که پر از حرف بود خالی کند و هم آجر به آجر با این بندهای دفاعی، دیوار بلند توجیه را بالا ببرد تا سپری کند برای آنچه باید می شده و نشده است.
وی با گلایه از کارشکنی ها، موازی کاری ها و ضایع کردن اعتبارات برای تولد نوزاد ناقص الخلقه به نام هفته فرهنگی، با گلایه از رفتن پای سیاست در کفش فرهنگ گفت: اظهار نظرهای جفاکارانه برآنم داشت که بگویم در برابر ورود سیاست به فرهنگ مقاومت کرده ام و اکنون تاوان آن مقاومت را میدهم و صرفا بر اساس تکلیف و ادای دین برحوزه فرهنگ استان مرکزی که هزینه زیادی هم برایم داشت گام نهادم، نه از سر هوس و سودای بهره برداری از جایگاه مدیریتی.
او ملاک عمل و قلمرو فرهنگ و هنر را قانون و شرح وظایف وزارت ارشاد بیان کرد و تن ندادن به کارهای غیرقانونی که مورد انتظار دستگاه های دیگر بود را افتخار کارنامه ۲۰ ماهه مدیریتش در استان برشمرد و گفت: آنچه انجام شده وظیفه بود و منتی نیست و آنچه انجام نشده از ناتوانی ام بوده است.
این مدیر پیشین در خواندن غزل خدافاظی در دفاعی از کارنامه مدیریتی خود در استان غزل « ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم» « جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم» «عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است» «کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم» را خواند.
سخنان تند و انتقادی شاکری باعث شد که حجت الاسلام هاشمی مشاور عالی استاندار عکس العمل نشان دهد و خطاب به شاکری بگوید: ای کاش از بدو ورود شاهد اینچنین متن ها، دفاعیات و اقدامات به جد در حوزه فرهنگ از شما بودیم، نه اینکه شاهد رخوت باشیم تا دیگر دستگاه ها احساس مسئولیت کنند که در چنین فضای رخوت فرهنگی به حد میسوری فعالیت فرهنگی انجام دهند.
وی گفت: هفته های فرهنگی برای جبران کاستی هایی که عرصه فرهنگ شاهد بودیم برگزار شده است.
وی در توصیه ای به مدیر جدید نیاز امروز جامعه را نشاط عمومی، سلامت اجتماعی و فرهنگی دانست و از وی خواست مطالبه چندین ساله اهالی رسانه و تشکیل خانه مطبوعات را در دستور کار قرار دهد.
عباس رجایی نماینده مردم اراک، کمیجان و خنداب در مجلس شورای اسلامی نیز با گلایه از اپیدمی شدن ناهنجاری فرهنگی تاخیر در برگزاری جلسات بر ضرورت حساسیت در موضوعات فرهنگی تاکید کرد واز این فرصت برای گلایه از رسانه ها در مورد انتقاد ازبرجام و تصویب ۱۵ دقیقه آن استفاده کرد و گفت: این طرح پس از ۲۵٫۵ ساعت بررسی در مجلس توسط نمایندگان تصویب شده و بحث هایی که در مورد ترکمنچای دوم بودن و خیانت نمایندگان در مورد تصویب این طرح مطرح می شود تهمتی بیش نیست.
این نماینده مجلس که از نامرادی منتقدان آزرده شده بود از طراز پایین مطبوعات استان گلایه کرد و در نقدی بر عملکرد حوزه فرهنگ و ارشاد گفت: در سال های اخیر در باب تنظیم برنامه ها و بودجه ها در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی به این استان ظلم شده است و آنچنان که شایسته استان بوده کار انجام نشده است.
وی نیز در نسخه ای به مدیر جدید برای درمان زخم های عرصه فرهنگ و هنر استان کم شدن فاصله اداره فرهنگ و ارشاد با روحانیت، بکار گیری افراد توانمند و فعال در انجمن ها، دین پژوهی و دین پروری و ارتقای باورهای دینی جوانان را تجویز کرد.
نوش آبادی معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این نشست که دیگر رنگ و بوی فرهنگی و هنری نداشت و چاشنی سیاست آن بر متن قالب شده بود دردل هایی کرد از عملکرد رسانه ها در سیاه نمایی، شایعه سازی، حاشیه پردازی، تحریف و اتهام زنی در مسائلی از جمله برجام و اپرای عاشورا.
او در بخش دیگری از سخنانش و شاید در پاسخ به دیوار بلند توجیه شاکری گفت: با بی حوصلگی و بی برنامه گی نمی توان کار فرهنگی موفق انجام داد.
او لازمه کار فرهنگی موفق را داشتن روحیه، انگیزه، شادابی، تحرک و برنامه ریزی دانست و گفت: اقدامات ساده ای از جمله برگزاری مجالس و محافل فرهنگی که نهادهای دیگر انجام می دهند ابزاری برای رسیدن به هدفهای والا است.
سید مهدی حقیقی پس از قرائت متن و دریافت حکم سکانداری کشتی پر چالش فرهنگ و هنر استان سخنران پایانی این محفل بود، تا در برابر چشمان منتظر اهالی امیدوار به تدبیر از برنامه هایش بگوید تا اهالی دلسوخته از اعتماد به تدبیر، گفتار او را سنجه کنند.
وی نیز مطالبی را که از قبل تهیه و یا دیکته شده بود از روخواند، مطالبی که از صمیمیت و تعامل با انجمن ها و گروه ها، حضور در نمایشگاه ها و اجراها باروی گشاده، نوشتن یادبود در دفتر هنرمندان، رسیدگی به ارباب رجوع با کمترین کاغذ بازی، تفرج در باغ اندیشه و گرفتن جشن رونمایی برای هر کتاب نوید می داد، مطالبی که رنگ و بوی تعامل داشت و وعده استفاده از ظرفیتها و فضاهای فرهنگی را در اختیار هنرمندان و هنردوستان نهادن بود، پاتوق فرهنگی شدن مجتمع ستارگان و بازگشت کاربری فرهنگی به فرهنگسرا را می داد، مطالبی که نبود پول و اعتبار را توجیه برای انجام کار نمیداست و تجمیع ظرفیتها را راهکار انجام فعالیتهای فرهنگی در شرایط بی پولی می دانست.
مطالبی که ظاهرا و در سنجه اول خوشایند اهالی فرهنگ و هنر است، ولی تا تحققش باید صبوری کرد و دید که چقدرش شعار است و چقدرش عمل، مطالبی که امید میرود تنها شعارهای دیکته شده نباشند که مدیر جدید فقط در روز اول آنها را از رو خوانده باشد، امید می رود برنامه هایی متناسب با این نیازها تدوین شده باشد تا وضعیت فرهنگ و هنر استان که چندیست راکد مانده به جریان افتد و پویایی در خور شأن هنرمندان و هنر دوستان ایجاد شود و جان تازه ای بر این پیکر زخم خورده از نگاه های سلیقه ای و غیر کارشناسی دمیده و التیامی باشد بر زخم های کهنه این قلمرو.
به هر ترتیب این تغییر مدیریتی انجام گرفته است و باید امیدوار بود این اداره کل به فعالیت خود در حیطه قانون ادامه داده و ماهیت خود به عنوان یک مدیریت میانی تخصصی را حفظ کند.