به بهانه ضرب و شتم پلیس راهور ناجا / نوکیسگی و بی مسئولیتی، پدیده مخرب فرهنگ و اجتماع

قضیه از این قرار است فیلمی در فضای مجازی منتشر شده و دست بدست می شود که در آن راننده متخلف تویوتا لندکروز که بعد از تعقیب و گریز دچار سانحه شده به ضرب و شتم و فحاشی علیه پلیس راهور ناجا می پردازد. اما نکات متعددی در این خصوص وجود دارد آنهم اینکه ما یک بعد از ماجرا را فقط از یک گوشه عرصه می بینیم که آنهم برشی از یک رویداد تاسف بر انگیز است.

این موضوع از ابعاد مختلف قابل بررسی است. از نگاه یک شهروند قانونمدار می توان گفت فرد می توانست بعد از توقف و اعمال قانون در مراجع قانونی ذیصلاح نسبت به احقاق حق خود اقدام نماید و همین موضوع تعقیب و گریز حقانیت اعتراض وی را مورد تردید قرار می دهد یا اینکه ده ها اما و اگر و شاید دیگر که ممکن است قضاوت درباره ماجرا را با تغییر مواجه سازد و از این رو معتقدیم پیش از هر قضاوتی نیاز است بررسی دقیق و عمیق تر صورت گیرد.

فارغ از اینکه در واقعیت حق با کیست و با این امید که یقینا مراجع قانونی پس از رسیدگی نتیجه را اطلاع رسانی می کنند، این مورد چون با امنیت که یکی از نیازهای حساس، فوری و حیاتی جامعه است در ارتباط می باشد یقینا باید مورد توجه بیشتر رسانه ها قرار گیرد و شفافیت لازم در این خصوص می تواند به ابهامات پایان دهد.

مورد اصلی که باید در این خصوص درنظر گرفته شود یک پدیده فرهنگی و اجتماعی است به عنوان نوکیسگی که این روزها گریبان جامعه ایرانی را گرفته و آسیب های متعددی به فرهنگ و اجتماع و حتی اقتصاد کشور عزیزمان وارد نموده و می نماید. همه ما مثال های متعددی از این پدیده مخرب و آسیب فراگیر سراغ داریم که بعضا حتی آرامش، سلامت و حق حیات دیگران را هم تهدید می کند. وقتی تاسف ما بیشتر می شود که بدانیم خیلی از هموطنان ما اینگونه رفتار کردن را حق خود می دانند و بابت تبعات این رفتار مسئولیتی تقبل نمی کنند.

راننده ای که به خودش حق می دهد همه قوانین را زیر پا بگذارد و تهدیدی برای جان و مال مردم در معابر و جاده ها باشد؛ پلیسی که در اعمال قانون افراط یا تفریط می کند همه از یک جنس هستند. جنسی که در همه اقشار و شغل ها و طبقات جامعه وجود دارد و متاسفانه جلوه بدی از فرهنگ جامعه ما را به نمایش میگذارد. البته هرکدام هم توجیهی برای این ناهنجاری ها داریم. یکی به ماشین گرانقیمت خود می نازد و دیگری به جایگاه و اختیاری که قانون به وی داده و شاید دلخوش است به نظارتی که کمتر وجود دارد. البته عده دیگری هم در این عرصه وجود دارند که در عین آرامش نظاره گر هستند بدون اینکه برای ختم این منازعه تلاش کنند با کسانی همراه می شوند که سریع دست به موبایل شده اند و از این صحنه ناب! فیلم برداری می کنند. نوکیسگی به همین ها ختم نمی شود…

دکتری که مالیات نمی دهد یا اینقدر در اتاق عمل ذهنش درگیر تکمیل فلان پروژه ساخت و سازش است که قیچی را در دل بیمار جا می گذارد؛ مهندسی که با گرفتن یک رشوه از تخلف ساختمانی یک بیمارستان یا مجموعه تجاری پر تردد براحتی می گذرد و بعدا باعث فاجعه های بزرگ می شود؛ مدیری که از تخلف یا ناتوانی و اهمال زیر دست خود بخاطر تعلقات سیاسی و خویشاوندی مشترک می گذرد و نارضایتی های مردمی را نادیده می گیرد؛ کارمندی که بدون توجه به صف ارباب رجوع به بهانه صبحانه و نهار یا دستشویی و یا حتی نماز جماعت، یکی دو ساعتی را از اداره جیم میزند؛ خبرنگاری که در ازای یک هدیه بی ارزش سوال از یک مسئول و پیگیری یک اهمال یا تخلف را از لیست پیگیری هایش حذف می کند؛ کارگری که بخاطر خستگی و یا نارضایتی از حقوق ماهیانه اش در کارش کم می گذارد و باعث تولید یک جنس نامرغوب می شود؛ وارد کننده ای که ارزان ترین و بی کیفیت ترین مواد اولیه را وارد می کند؛ خانواده ای که برای گردش و تفریح به طبیعت می رود و عرصه طبیعی را با زباله آلوده می کند و حتی با بی توجهی خود باعث آتش سوزی گسترده در مراتع و جنگل ها می شود؛ دانشجویی که به خودش حق می دهد با پرداخت هزینه زحمت نوشتن پایان نامه را از گردن خود ساقط کند یا استادی که به بهانه کافی نبودن پرداختی دانشگاه یا گرفتاری شخصی در انتقال آموزه هایش کم می گذارد؛ یا هزاران هزار مورد دیگری که همگی سراغ داریم و مثل تیشه به ریشه جامعه و فرهنگ ما افتاده و شاید بزودی آثار مخرب آنها را در قالب بحران های متعدد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، صنعتی، دانشگاهی و … ملاحظه کنیم.

سوال اساسی که باید از خودمان بپرسیم اینست که آیا ما هم یکی از همین نوکیسگان هستیم؟ چرا باید جامعه امروز ما دچار این بی مسئولیتی گسترده باشد؟ چرا نباید باور داشته باشیم که سکوت در قابل این نوکیسگان بنوعی موافقت و همراهی با این ناهنجاری ها می باشد که روزی گریبان خودمان را هم خواهد گرفت؟ چرا باید این رفتارهای غیر مسئولانه باعث شود خوبی ها و زیبایی های جامعه و فرهنگ و کشور دیده نشود؟ چرا باید خود تیشه به ریشه خودمان بزنیم؟

قرار نیست با یک یادداشت و مقاله و گزارش همه ابعاد ماجرا روشن شود و اصولا اگر هم روشن شود خیلی مهم نیست. چون ما علیرغم مشارکت در همه این کمپین ها و ژست های روشنفکری هنوز هم کار خودمان را می کنیم و به خطای خود ایمان نداریم. باور نداریم یک کار خوب و خیرخواهانه ما چقدر میتواند در جامعه تاثیر داشته باشد. به نظر نگارنده همین که از خودمان درباره رفتارهای ناهنجار خودمان سوال کنیم شروع خوبی است البته اگر به عمل منجر شود و باور کنیم رد قبال زندگی و جامعه مسئولیم…

در پایان باید از شبکه های اجتماعی ممنون بود چرا که فرصت انعکاس همه ابعاد زندگی خوب و بد ما را بوجود می آورد و حداقل در این فضا فرصت داریم به رفتارهای بد خودمان کمی فکر کنیم و از کارهای خوب دیگران بیاموزیم. این شاید فرصتی برای یک پوست اندازی اجتماعی و فرهنگی باشد که برای رشد و ارتقاء کشورمان به آن نیاز داریم…

محمد هادی بیات – روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرهنگ و رسانه

مشاهده فیلم در اینستاگرام مرکزی دیلی :

 

https://www.instagram.com/p/Bm43fIIHJo0/?taken-by=markazidaily

 

 

اخبار مرتبط :

حمله وحشیانه سرنشین لندکروز به مأمور پلیس راهور +فیلم

ضرب و شتم پلیس راهنمایی و رانندگی به دست سرنشین یک خودرو

ممکن است بپسندید...

۳ دیدگاه

  1. شهریور ۵, ۱۳۹۷

    […] لینک مطلب در پایگاه خبری تحلیلی استان مرکزی […]

  2. شهریور ۵, ۱۳۹۷

    […] لینک مطلب در پایگاه خبری تحلیلی استان مرکزی […]

  3. دی ۱, ۱۳۹۷

    […] لینک مطلب در پایگاه خبری تحلیلی استان مرکزی […]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.