رجایی:سازمان حفاظت از محیط زیست انگار به خواب رفته است

سلام شماره ۷۴ هفته نامه خبر منتشر شد:

وزش نسیم خوش تغییر مدیران ارشد استان
خداحافظی استاندار با طعم پاسخگویی
با نزدیک شدن روزهای پایانی دولت دهم نه تنها در بین مردم که برای ایجاد یک تغییر در ساختار اجرایی حماسه سیاسی را برمبنای تدابیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایجاد نمودند بارقه های امید و چشم انتظاری این تغییر اساسی ایجاد شد بلکه در بین مدیران دولت دهم نیز این تغییرات به شکل چشمگیری رخ نمود؛ استانداری چون محمود احمدی بیغش با فرار به جلو پیش از هرگونه پاسخگویی کارکرد خود در خراسان شمالی راهی برای گریز از پاسخ پیمود؛ او که در سخنان جنجالی خود به مردم این استان توهین نمود که همین شروع یک درگیری نیمه خاموش بین وی و نماینده بجنورد شد که نه به سود مردم استان شد نه به سود طرفین دعوا؛ و وی در آخرین اقدام خود معاون امنیتی استانداری را حذف کرد تا تیر خلاص برپیکر بی جان مسوولیتش بکوبد و در میان هجمه نقدها استعفا دهد و بدون پاسخ به عملکردی که در این سالها داشته است از این استان سفر کند. هرچند در این میان یک نکته مهم برای مردمان این دیار در گفتگوی رئیس مجمع نمایندگان خراسان شمالی نشانه هایی از امید در این استان در دولت تدبیر و امید ایجاد نمود. قاسم جعفری درگفتگو با خبرگزاری فارس خبر از پیگیری برای انتصاب یک استاندار موفق بومی در این استان خبر داد.
۲. استان مرکزی نیز از جمله استانهایی است که پس از خروج عبدا… سهرابی شاهد حضور علی اکبر شعبانی فرد شد هرچند در دوره او اتفاقات و مسایلی پیش آمد که این روزها بی پاسخ در کتاب تاریخ استان باقی مانده و خاک می خورد. شعبانی فرد که در سالهای پیش بویژه ۸۹ و در مراسم تودیع و معارفه فرماندار کمیجان حملاتی شدید علیه برخی مسوولان نظام چون رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام داشت(متن خبر به تاریخ ۴بهمن ماه ۱۳۸۹ در سایت های خبر استان مرکزی موجود می باشد) این روزها دم از اعتدالگرایی و همراهی با دولت حسن روحانی می زند.
رفتاری که این روزها از آن تعبیر به تلاش برای بقا در استانی می شود که از سال ۱۳۸۷ تاکنون وی بدون حاشیه و پاسخ گویی مدیریت آنرا برعهده داشته و جالب آنکه در این بین وی در این مدت هرمخالف خود را با تعبیری خاص مورد شفقت و محبت قرار داده است؛ وی در ۲۲مردادماه ۱۳۹۱ در گفتگویی با هفته نامه عطر یاس، فضای انتقادی استان را حاصل عقده شخصی افرادی دانست که مدتها با برخی مدیران شهری اراک مشکل داشته و مسئله پیش آمده را فرصتی جهت خالی شدن عقده ها ارزیابی کرده اند.
۳. اکنون با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با محوریت ریاست جمهوری دکتر روحانی بسترهای گمانه زنی درباره تغییرات در مدیریت استان بیش از پیش قوت گرفته است. یک سخن که این روزها بشدت هم مورد توجه قرار گرفته است، خداحافظی شعبانی فرد از پست مدیریت ارشد استان مرکزی است که البته از سوی دیگر از سوی برخی سیاسیون و مسوولان استان مرکزی ابقای وی در این جایگاه بشدت دنبال می شود . البته اینکه ایشان بماند یا نماند جای بحث و نظر وزیر کشور و دولت یازدهم است هرچندکه بخشی از رای ماخوذه دکتر روحانی از سوی مردم به ان جهت بود که شاهد تغییر سیستم مدیریتی باشیم چراکه یک مدیر را هرچقدر منفعل باشد نمی توان از آنچه بعنوان فعلیت اوست بیشتر تغییر داد.

۴. اما بر تمام کسانی که پشت سر استاندار صف کشیده تا ایشان براین مسند ابقا شود و در راس آن خود مهندس شعبانی فرد است تا طبق تاکید ولی امرمسلمین که در بیست و ششم فروردین هشتاد و یک در دیدار اقشار مختلف مردم فرمودند : … فرمود: «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته»؛ همه‏ى شما مسؤولید. البته کسى که حیطه‏ى وسیعى از زندگى انسانها با قلم و زبان و تصمیم او تحت تأثیر قرار مى‏گیرد، مسؤولیتش به همان نسبت بیشتر است؛ لذا من گفتم مسؤولان بلند پایه‏ى کشور، قواى سه‏گانه، از خود رهبرى تا آحاد ماموران و مدیران، همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوى کار خود، پاسخگوى تصمیم خود، پاسخگوى سخنى که بر زبان آورده‏اند و تصمیمى که گرفته‏اند؛ این معناى پاسخگویى است؛ این یک حقیقت اسلامى است و همه باید به آن پایبند باشیم… زمینه ای فراهم شود تا ایشان که از زمان بدو ورود به استان از هرنوع مصاحبه مطبوعاتی و پاسخ به رسانه ها بعنوان نماینده افکار جمعی فراری بوده اند (منظور جلسات آزاد مطبوعاتی است نه گزینشی-فرمایشی؛ همچون دعوت تعدادی خبرگزاری روز پنجشنبه ۳۱ فروردین ماه ۱۳۹۲ در دفتر خود استاندار که البته پیش از ورود خبرنگاران کیف و موبایل و… خبرنگاران برخلاف عرف گرفته شد یا نشست مطبوعاتی سالهای قبل که بصورت جهت دار از سوی مدیر روابط عمومی وقت اداره می شد) به سوالات کلیدی موجود پاسخی دقیق، مناسب و مرتبط ارائه دهند و دولت یازدهم که با شعار (تدبیر و امید) روی کار آمده است با درنظر گرفتن عملکرد اجرایی وی و پاسخگویی وی در خصوص شش سال عملکرد اجرایی در استان مرکزی بین وی و دیگر گزینه های استانداری مرکزی تصمیم گیری نماید؛ هرچند انتصاب یک مدیر ارشد موفق و حتی المقدور بومی استان مرکزی مطالبه ای بحق از دولت دکتر روحانی است.
۵. در این مجال مطابق سخن ولایی رهبر فرزانه انقلاب که بیان شد چند سوال اساسی از عملکرد مهندس شعبانی فرد وجود دارد که می طلبد ایشان پیش از عزیمت و بستن بار سفر از استان مرکزی به آنها پاسخی مبسوط و اقناع کننده بفرماید:
الف. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۴ آبانماه ۱۳۷۹ در سفر پربرکتشان به استان آفتاب فرمودند : امروز اراک و ساوه از بزرگترین مجموعههاى صنعتى کشورند.
اما آقای استاندار گزارشی از عملکرد شش سال اخیر دهند که آیا هنوز اراک و ساوه همانطور که رهبر فرزانه انقلاب فرمودند و بی گمان در پس این فرمایش ولایی تدبیری نهفته بود که آن هم تلاش برای حفظ این جایگاه است همچنان صنعت استان سرپا است؟ صنعتی که رزق و روزی هزاران خانوار در استان را تامین می کند چرا امروز باید در بستر مرگ بیفتد؟ وضعیت کارخانه آونگان، تکلان، صنایع و حتی مجموعه هایی که به سختی نفس می کشند همچون هپکو، واگن پارس و… در زمان ورود ایشان به استان مرکزی بدین شکل بود؟ شما برای سروسامان دادن به بخش صنعت چه کردید؟همانطور که می دانید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از جمله مترقی ترین و کامل ترین قانون های اساسی در بین کشورهای دارای قانون اساسی است؛ تاکید رهبر فرزانه انقلاب نیز در این سالها بر اصل ۴۴ و خصوصی سازی در کشور حاکی از همین مهم بوده ولی سوال اینجاست که چرا خصوصی سازی که براساس نگاه نافذ رهبری بعنوان یک راهکار توسعه برای کشور معرفی می گردد و در قانون اساسی نیز بعنوان یک اصل برای رسیدن به عدالت اجتماعی از آن تعبیر می شود عاملی برای ورشکستگی و نابودی صنایع استان شده است؟ آیا نه اینکه متولی امر واگذاری نظارت درست و عمل کلی مناسبی بروز نداده است؟
نقش شما بر نظارت این صنایع به مجموعه های خصوصی چه بوده است؟ چرا در استانی که قطب صنعتی کشور قلمداد می شود صنایع با ظرفیت هایی پایین تر از توان تولید در حال تولید هستند؟ آیا نمی شد استاندار نمونه از درآمدهای سرانه کلی استان و مازاد درآمدهایی که عموما در پایان سال با افتخار آمار آنها را اعلام می نمود با رایزنی و بسترسازی از طریق رفیق شفیق خود ،معاون اول دکتر احمدی نژاد بخش هایی از بودجه به صنایع اختصاص می یافت تا ضمن جلوگیری از افت و نابودی صنعت ، زمینه های پیشگیری از بیکاری هزاران کارگر این صنایع نیز فراهم شود؟و سوال مهمتر اینکه مگر نه آنست یک مدیر ارشد با تدبیر کلان نگر باید تمام منابع موجود را مدیریت کند؟ مگر نه اینکه در دوره فرمانداری اسبق اراک شاهد مدیریت و تدبیر اعتراضات کارگری از سوی فرماندار اراک بودیم؟ آیا نمی شد صنایع را با تدبیر مدیریت کرد؟
ب.در مجموعه کتاب مردان علم در میدان عمل جلد ۵ داستان قابل تاملی آورده شده است: ” اگر انسان به صلاح و سعادت خویش علاقه مند است بایست اعتدال در مصرف و قناعت و کم خرج کردن را پیشه سازد.
مى گویند یکى از وزراى جنگ ایران در یکى از سفرهایش به ژاپن دو عدد قالیچه ها را برگردانیده و مى گوید: از هدیه شما متشکرم اما به دو علت از قبول آن معذورم . اولا دستمایه اى موجود نبود که بدان وسیله طبق عرف هدیه شما را جبران کنم . ثانیا این قالیچه ها با زندگى ساده من مناسب نیست زیرا باید دیگر وسائل زندگى خود را نیز متناسب با آن تغییر دهم و این براى من میسر نیست.”
این روزها وقتی سری به استانداری بزنیم در پس ساختمان اصلی استانداری خانه های ساخته شده ای را خواهیم دید که متعلق به مسوولان ارشد استان است که در آنها زندگی می کنند. اینکه یک مدیر در نزدیکی محل خدمتی خود منزل گزیده باشد نیکوست بشرط آنکه قناعت پیشگی را نیز چون ولی امر خود و امامان دینی آموخته باشد؛ استفاده از بهترین برندهای خارجی وسایل در این مساکن، ایجاد یک زمین چمن بزرگ برای استراحت ایشان و خانواده محترمشان!!! آیا مطمئن هستید فقیران استان از داشتن یک پنکه ساده در این فصل گرما بهره مندند که بایستی برندهای خاص حرارتی و برودتی دمای اتاقتان را تنظیم کند؟مگر داستان امیرمومنان را نشنیده اید که فرمود آنگاه غذای لذیذ تناول می کند که فقیر کوفه نیز از آن غذا داشته باشد؟
یا ساخت ساختمان مدیریت بحران با خرج بودجه های میلیاردی که تاکنون میزبان چند جلسه شورایی بوده است چه توجیه اقتصادی و عملی در استان خواهد داشت؟مهندس شعبانی فرد گویا فراموش کرده اند لرد زندگی کردن مدیران در فرهنگ ایرانی- اسلامی ما جایی ندارد. و ایشان بگویند اگر خدای ناکرده سیلی، زلزله ای یا… در اراک یا استان اتفاق بیفتد مدیران ارشد مدیریت بحران هیچگاه به درب این ساختمان خواهند رسید؟چه برسد که جلسات بررسی وضعیت و مدیریت بحران در آن برگزار شود!!!
و یا ساخت ساختمانی بعنوان پاویون مقامات!!! که با بودجه ای میلیاردی در ابتدای سه راهی خمین جنب اداره کل راه و شهرسازی راه اندازی شده است. نخست آنکه اگر استاندار و مسوولان اجرایی دقت می نمودند یک مقام کشوری و لشکری از طریق فرودگاه اراک که تنها به همین امر اختصاص دارد (و بطور مطلق تعطیل می باشد) مورد استقبال قرار می گیرد و تشریفات نیز در همان مکان صورت می گیرد. و اینکه این مقام را پس از استقبال رسمی به پاویون ببریم و بعد در دفتر استانداری نیز میزبان آن باشیم به مزاح و لطیفه ای شبیه است؛ این دقیقا به مثابه این است که یک مقام خارجی که وارد ایران می شود حسب عرف دیپلماتیک که در فرودگاه مورد استقبال قرار می دهیم به یک ساختمان جدید ببریم و انگاه از آنجا به پاستور ببریم!!! کدام عرف و سنتی چنین بدعت و هزینه کردن از جیب بیت المال را بر می تابد؟اصلا ساخت پاویون در چنین مکانی چه منطق و تدبیری در پس آن نهفته است؟آن هم در دوره ای که صنعت استان نفسش به شماره افتاده و همین بودجه های تکه تکه میتواند راهگشای برخی مشکلاتشان باشد؟اکنون که بیماران خاص بخاطر نداشتن پول تامین دارو به چه کنم چه کنم افتاده اند… و از طرفی نمی شد در استانداری مرکزی این تشریفات صورت می گرفت؟ این چندسال که استانداری مرکزی دستخوش تغییرات بسیاری شده و گام چندانی تا تبدیل به کاخ استانداری شدن باقی نمانده است.
بنابر این استاندار مرکزی پاسخ دهند این میلیاردها خرج کردن از جیب بیت المال کدام دستاورد توسعه ای را برای استان بدنبال آورده است؟ و این نوع اشرافی سازی سبب کدام پیشرفت و دستاورد بوده است؟ مهندس شعبانی فرد آیا در نهج البلاغه حضرت امیرمومنان به این مطلب مهم برخورده اید و آنرا در خاطر دارید که ایشان خطاب به کارگزاران می فرمایند: (نوک قلمهایتان را نازک کنید و از فاصله سطرهایتان بکاهید و عبارات زائد را حذف کنید و به معانى توجه کنید و از زیاده روى بر حذر باشید زیرا اموال مسلمانان ضرر و زیان را تحمل نمى کند.)
ج. حضرت امیرمومنان علی ع در نامه ای به مالک اشتر (عهدنامه مالک) می نویسند: خواص و نزدیکان کسانی هستند که به هنگام فراخی و آسایش بر دوش والی باری گراناند و چون حادثهای پیش آید کمتر از هر کس به یاریش برخیزند و خوش ندارند که به انصاف درباره آنان قضاوت شود. اینان همه چیز را به اصرار از والی میطلبند و اگر عطایی یابند، کمتر از همه سپاس میگویند و اگر به آنان ندهند، دیرتر از دیگران پوزش میپذیرند. در برابر سختیهای روزگار، شکیباییشان بس اندک است. اما ستون دین و انبوهی مسلمانان و ساز و برگ در برابر دشمنان، عامه مردم هستند، پس، باید توجه تو به آنان بیشتر و میل تو به ایشان افزونتر باشد
در چندماهه و ساله اخیر شاهد بکار گیری قریب به دهها نفر(حدود ۸۰ نفر) در بخشهای مختلف استانداری اعم از فرزندان کارکنان تا سفارش شدگان هستیم؛ ولو با مدارک غیرمرتبط در بخشها و مدیریت های غیرمرتبط!!! که این عین نابودی نظام اداری استان بشمار می آید که در استانداری مرکزی اتفاق افتاده است؛
استاندار پاسخ دهد که مگر در دوره ناصرالدین شاه زیست می کنیم که فرزندان کارکنان استانداری از حوزه آشپزخانه آن تا مدیران کلانش فرزندان خود را با هر مدرک و سوادی در جایی بعنوان جانشین می گمارند؟ آیا این همان شایسته سالاری دینی مورد توجه امام خامنه ای است؟ اگر خبر این گونه استخدام های فله ای به گوش معظم له برسد با مسببین چگونه رفتار خواهد شد؟ در حالیکه جوانان برومند استان آفتاب، در دیدار رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سال ۱۳۷۹ در استان مرکزی بعنوان پتانسیل ها و بازوان اجرایی نامیده شدند این روزها از صنعتگر تا نخبگان علمی آن بعضا جویای شغلی هستند که می بینیم فرزندان خواص استان آنرا پر کرده اند. انتظار جامعه رسانه ای از استاندار مرکزی و بویژه دولت دکتر روحانی که مبارزه با ویژه خواهی و شفافیت امور را بعنوان شعار کاری قرار داده است تعیین شود چه تعداد از آقازاده ها پست های اداری را اشغال کرده اند؟ و این روزها آقازاده های استان مرکزی کجا سرگرم فعالیت های اجرایی هستند؟
د. دهم اردیبهشت سال ۱۳۸۰ سرفصلی تاریخی در روند مبارزه با مفاسد اقتصادی در کشور است. در این روز رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمان هشت مادهای خود را که بعدها به منشور مبارزه با مفاسد اقتصادی معروف شد، صادر کردند. در بند هفتم این منشور امر ولایت فقیه براین اصل قرار گرفته است: در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هرمسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.
در چند وقت اخیر شاهد واگذاری های غیراصولی اراضی و واحدهای مسکونی با متراژهای بالا به برخی مدیران ارشد استان بوده ایم که با هزینه هایی غیرواقعی و بدور از همه تشریفات معمول قانونی انجام شده است. مگر نه اینکه برای خرید و فروش اموال عمومی و دولتی مزایده و مناقصه برپا می شود؟ مگر نه اینکه جز موارد خاص و مشخص قانونی نمی توان از این قانون معاف شد و هیچ نوع دادوستدی را نمی توان از شمول آن خارج کرد؟پس واگذاری این اموال غیرمنقول به مدیران و معاونت های ارشد استان طبق چه ضابطه و قانونی انجام پذیرفته است؟ کدام آگهی عمومی درخصوص آنها اعمال شده است؟ مگر نه اینکه اینها مصداق خاص گرایی و ایجاد بسترهای فساد و تبعیض است؟ استاندار بعنوان رکن اساسی و مدیریتی استان مرکزی چه برخوردی کرده است؟اگر وی مدعی عدم اطلاع شده یا با آوردن بهانه واگذاری از سوی یک نهاد دیگر برای فرار از پاسخ بهره می جوید وای بر ما که مدیر ارشد استان از آنچه در حوزه تحت مدیریتش به وقوع می پیوندد هیچ اطلاعی ندارد یا در مرئی چشم او چنین تخلفی بوقوع می پیوندد و او سکوت می کند. بنابراین منتظر ورود دستگاهها و نهادهای نظارتی به این امر هستیم تا اگر کاهی از بیت المال به ناحق بر کیسه مدیری افزوده شده است بازستانده شود و به بیت المال برگشت یابد. و همچنین منتظر پاسخ صریح استاندار که چرا در این پنج ساله باید شاهد رخداد اینگونه واگذاری به خواص باشیم؟
هـ . سرمایه گذاری عمرانی دولت مقدمه ضروری کارکرد مولد بخش خصوصی است؛مشروط بر آنکه خود با بهرهوری،همراه و از نظر حجم و ترکیب با وضعیت کلان اقتصاد سازگار باشد. عدم رعایت قانون در تهیه و اجرای پروژههای عمرانی،طی سالیان دراز،حجم عظیمی از پروژههایناتمام را بر اقتصاد ملی تحمیل کرده و سبب شده است تا دوره احداث،بسیار طولانی شود.اینپدیده،تورمی بوده و باعث کندی نرخ رشد است؛و بدیهی است که نارضایتی اجتماعی و کاهشمشروعیت و اقتدار سیاسی نیز از ثمرات آن میباشد.راه حل میان مدت تلاش برای اصلاح فرایند سیاسی و اداری تصمیمگیری،باز تعریف نقش دولت،مبارزه با فساد و اصلاح نظام فنی اجرایی است. در کوتاهمدت باید،جز در مورد ضرورتها،از شروع پروژه جدید خودداری کرد و ادامه طرحهایناتمام موجود را نیز با دو شاخص کارایی و عدالت اولویتبندی کرد تا مجموع عملیات،همواره از منابع در دسترس فراتر نرود.
سال ۸۵ و چند ماهی پس از کلنگ زنی بیمارستان امام رضا(ع) قم توسط مرجع عالیقدر عالم تشیع حضرت آیت ا… مکارم شیرازی، مردم اراک شاهد کلنگ زنی احداث ساختمان جدید بیمارستان ولیعصر با حضور سردار صفوی بودند (مرجع خبر سایت رسمی روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی کشور-سایت تخصصی بیمارستان سازی-خبرگزاری های رسمی کشور در سالهای ۸۴ و ۸۵)
بی گمان بخش سلامت و بهداشت و درمان یکی از مهمترین و جدی ترین حوزه های استان مرکزی قلمداد می گردد تا انجاکه حتی نماینده ولی فقیه در استان مرکزی در نشست مجمع عمومی خیرین سلامت استان مرکزی که ۱۶ مردادماه۱۳۹۲ برگزار شد به این مهم بارها اشاره نمودند.
در این بین بیمارستان ولیعصر عج اراک که موقعیتی خاص بدلیل خدمات دهی به هم استانی ها از یکسو و نیز استانهای همجوار از سوی دیگر را به دوش می کشد جایگاه خاص خود را دارد که می طلبید در منظر مدیران ارشد استان پیش از ساخت پاویون، ساختمان بحران و…. بحران حوزه سلامت را سروسامانی دهند. حتی در نشست مجمع خیرین سلامت آیت ا… دری نجف آبادی اشاره کاملی به بحث بیمارستان ولیعصر و همت برای تکمیل آن داشتند که خود نشان از ضرورت این بیمارستان و نیازمندی همت والای مدیران برای تکمیل این پروژه است.
حال استاندار مرکزی به این سوال پاسخ دهد چرا بیمارستان امام رضا ع قم که فقط به فاصله چند ماه زودتر از ولیعصر عج اراک کلنگ زده شد باید به بهره برداری برسد ولی مردم استان مرکزی همچنان چشم حسرت در افتتاح یک بیمارستان تخصصی به آینده داشته باشند؟( خبر افتتاح بیمارستان امام رضا (ع) را می توانید در خروجی مورخ ۱۳/ ۴/ ۹۲ خبرگزاریهای کشور ببینید)
مهندس شعبانی فرد کدام اولویت را بر بهداشت ترجیح دادند؟آیا ساختمان سازی گرانقیمت در تجملات تشریفاتی از جان هم استانی ها مهمتر بوده است که وقتی بحث چرایی عدم ساخت به میان می آید نبود بودجه بلای جان پروژه است ولی در ساخت اماکنی که رغبت قلبی وی بران است بودجه سهل الوصول ترین ابزار کار است؟
و. عدّه اى دوست مى دارند جوانان این کشور را به لاابالیگرى متّهم کنند. من موافق نیستم؛ من این را قبول نمى کنم. ممکن است در یک گوشه اى یک جوان، دو جوان، صد جوان حرکاتى هم داشته باشند که نشان دهنده احیاناً نوعى خطاکارى باشد؛ اما خطاکارى از جوانان ما را نباید در این حدود و آنچنان بزرگ شمرد که نسل جوان با ایمانِ با احساس مسؤولیتِ این کشور را کسى به بى دینى متّهم کند. عدّه اى جوانان ما را به ضعف ایمان دینى متّهم مى کنند و از این بابت متأسّفند. عدّه اى هم آنها را به ضعف ایمان دینى متّهم مى کنند و از این بابت خوشحالند! هر دو گروه اشتباه مى کنند. شما اگر نگاه کنید در آنجایى که جاى نشان دادن ایمان مذهبى و جاى ابراز عشق به معنویت است؛ مى بینید بیشترین جمعیت و پُرشمارترین و پُراحساسترین انسانها را نسل جوان پرشور تشکیل مى دهند.من معتقدم در قضاوت درباره جوانان نه باید افراط کرد، نه باید تفریط نمود. بعضى هستند جوان را متهم مى کنند به لاابالیگرى؛ من موافق نیستم. بعضى سعى مى کنند اینطور بگویند که جوان ما هیچ خطایى ندارد؛ با این هم موافق نیستم. با جوان بایستى صمیمى و صادقانه سخن گفت. جوانان ما جوانانى هستند با ایمان، علاقه مند، داراى دلهاى پاک؛ البته خطاها و اشتباهاتى هم ممکن است داشته باشند.
در بخش امور جوانان در دوره مدیریت استاندار مرکزی شاهد حضور مدیرانی بر مسند مدیریت امور جوانان استان بوده و هستیم که یا با لابی گری روی کار آمدند یا با سفارش!!! تغییر مدیر سازمان ملی جوانان اسبق که حتی چارچوبه های قانونی آن حل نشده بود و آوردن یک کارمند دانشگاه آزاد که نمی توانست حتی مامور به نهادی دولتی باشد تا سه سال حکم غیر قانونی سرپرستی برای وی(مطابق قانون یک سرپرست تنها ۶ماه اجازه حضور بر مسندی را بعنوان سرپرست دارد)، قلع و قمع مدیران کاربلد در سازمان جوانان و ورود مهرآفرین گونه عده ای از نزدیکان و تبدیل این حوزه به حیات خلوت دوستان تا مفقودی اسناد اداری در این نهاد (اسنادی چون اعتبارنامه سمن ها که به امضای معاون رییس جمهور رسید بود در دوره عین القضاتی بر مسند ریاست سازمان جوانان و امور جوانان در اداره کل ورزش و جوانان شایبه از دور خارج کردن رقیب برای بالا بردن موسسه ثقلین با مدیریت خود وی را در ذهن متبادر می ساخت) و در این اواخر نیز روی کارآمدن شخصی از حراست سازمان ورزش و جوانان استان که نشان از خالی بودن دست مدیران ارشد و مدیرکل ورزش و جوانان از مدیر صاحب فکر و آشنا به مشلات جوانان دارد و زوایایی از حرکت مدیران استان در جهت ایجاد جو امنیتی اطلاعاتی در بین قشر جوان را به نمایش گذاشته است.
استاندار مرکزی به این مهم پاسخ دهد بجز رتبه پیمان عین القضاتی از انجمن قرآن و نهج البلاغه یا همان موسسه ثقلین در جشنواره ها!!! در امور جوانان استان مرکزی چه دستاورد بزرگی را دنبال کرده و بدست آورده ایم؟چرا باید برخلاف تاکید رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر باور جوانان از نیروهای ضعیف غیربومی درحوزه جوانان استفاده کنیم یا با نیروهای حراستی جو امنیتی در بین آنان را جستجو کنیم؟ از زمان حضور استاندار چند سازمان مردم نهاد جوانان منحل شده است؟دستاورد حضور ایشان در حوزه جوانان چه بوده است؟ چرا باید شاهد برگزاری جشنواره های پوشالی بنام جوانان و بکام مدیران باشیم؟چرا در دوره عین القضاتی باید حوزه جوانان در اختیار دانشگاه آزاد می بود؟ (جشن پارک شهدای گمنام در چندسال پیش محلی برای تقدیر از تمام دست اندرکاران دانشگاه ازاد شده بود) چرا باید در تمامی برنامه های سازمان جوانان و مدیریت امور جوانان موسسه ثقلین وابسته به عین القضاتی یک پای ثابت می بود؟چرا مسوولان دارای تحصیلات عالیه و با سابقه در حوزه اوقات فراغت، جوانان و پژوهش را از سازمان دور ساختند و بجای آن نورچشمی های بی تجربه با حداقل تحصیلات را جایگزین آنها نمود؟ دستاورد این تغییرات مغرضانه چه بود؟
ز. در پایان؛ روی سخن با دولت تدبیر و امید است که با شعار اعتدال و ارائه منطقی و واقعی گزارش و آمار سکان و کشور را بدست گرفته است؛ رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران در سفر تاریخی خویش به استان امام(ره) استان مرکزی فرمودند: استان مرکزى در حقیقت سرزمین رشد فرهنگى و فکرى و خدمات بسیار با ارزش فرهنگى و سیاسى است. سرتاسر استان همین خصوصیت را دارد. البته استان، شهرهاى قدیمى و کهنى دارد؛ اما اراک چندان قدیمى نیست و حدود دویست سال بیشتر از بناى آن نمىگذرد و در مقایسه با بسیارى از شهرهاى کهن، شهر جوانى است؛ اما در همین مدت شخصیتهاى برجستهاى از آن برخاستهاند و هر کدام منشأ آثارى شدهاند. ظهور شخصیتها و مردان بزرگ از این خطّه، نشاندهنده حقیقتى است و آن حقیقت اینکه این منطقه از لحاظ استعداد انسانى، یک منطقه ممتاز و کمنظیر است. از همین شهر بود که مرحوم آیه ا….حائرى – مؤسّس حوزه علمیه قم – به قم سفر کرد و در قم ساکن شد. مردى که جاذبه اراک او را از نجف و سامرا به این شهر کشانده و سالها در این شهر بساط علم و تحقیق و روحانیت گسترده بود، از شهر اراک به قم رفت و حوزه قم را تأسیس کرد. با این حساب، شهر شما مادر حوزهى علمیهى قم است. حوزه قم در دوره اخیر به دست مردى تأسیس شد و بهوجود آمد که جاذبه شهر شما توانسته بود او را از مرکز تحصیلات – یعنى نجف و سامرا – به اینجا بکشاند. بزرگان اراک در نجف هم که بودند، برجسته بودند؛ در قم هم که بودند، ممتاز بودند. مرحوم آقا ضیاءالدّین عراقى محقّق بزرگى است که امروز اگر کسى سخنان و تحقیقات او را در مباحث فقهى و اصولى بتواند عمیقاً درک کند، به آن افتخار مىکند. مرحوم آیه اللَّه اراکى نیز که در قم ساکن بود، از افتخارات شهر شما بود. در میان پرورشیافتگان این استان و این شهر، علماى بزرگى بودند که در رأس آنها شخصیتى است که ایران بزرگِ کهنِ ریشهدارِ تاریخى ما به عظمت او، به بزرگى و نفوذ او، به تأثیرگذارى او کمتر کسى را در تاریخ خود سراغ دارد؛ و او امام بزرگوار ما، امام روح ا… الموسوى الخمینى است. استخوانبندى علمى امام عزیز ما در همین شهر شما به وجود آمد؛ در همین مدرسهاى که امروز به نام شریف او مزیّن است، درس خواند و دوره جوانیش را چند سالى در اینجا گذراند. این مرد بزرگ از این استان به حوزه بزرگ قم هدیه شد و حوزه قم این گوهر تابناک را پرورش داد و به ملت ایران هدیه کرد. بنابراین، این هدیه الهى را اوّل بار شما اراکیها و مردم استان مرکزى در درون خود پرورش دادید و به جهان اسلام هدیه کردید. این خصوصیت این شهر بزرگ است.
برای این استان مدیری توانمند، پاسخگو و درصورت امکان بومی برگزینید؛ نه مدیری که از ابتدای حضور خود همانطور که گفته شد ۲ نشست مطبوعاتی نمایشی و دستورالعملی برگزار نمود؛ نه مدیری که با نگاه تجاری به همه چیز نگاه می کند؛ نه مدیری که برای کنترل نقدها از فشار و یا رپرتاژآگهی بهره می برد؛ و اگر قرار است مدیرانی از جنس مهندس شعبانی فرد همچنان برکار گماشته شوند ،پیش از ابقا در پست به پرسش ها، شبهات و افکار عمومی پاسخ گویند و دولت تدبیر و امید ،پاسخگویی را یک ضرورت برای مدیران کند نه چون برخی مدیران دولت نهم و دهم که خود را مالک برتمام رسانه و مفرّ از پاسخ بودند.
پ ن: هفته نامه خبر آمادگی تمام دارد تا دوبرابر فضای اختصاص یافته به این نوشتار را در اختیار استاندار مرکزی قرار دهد تا در صورت داشتن پاسخ شفاف، متقن و اقناع کننده به درج پاسخ این پرسش ها اختصاص دهد.