این توافق، مبارک نیست!
به گزارش مرکزی دیلی، فرشاد صابری وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – منطقه مرکزی، در تعریف “طلاق توافقی” گفت: اگر زن و شوهری مایل به ادامه زندگی مشترک نباشند و هر دو طرف به این تصمیم رسیده و در تمام موارد مالی و غیرمالی و قطع روابط زناشویی و حضانت فرزند نیز به توافق رسیده باشند به صورت توافقی طلاق میگیرند.
صابری با بیان اینکه در موارد بسیار کمی زنان هنگام طلاق مجبور به گذشتن از حق خود میشوند اظهار کرد: الزاماً اینطور نیست که زنان از حقوق کامل و مهریه خود بگذرند؛ زوجین توافق میکنند که مهریه پرداخت شود یا خیر.
وی با اشاره به اینکه طبق شرع و فقه اسلامی در درجه اول، طلاق حق مرد است و مهریه هم حق زن و به این شکل بین این دو تعادل ایجاد میشود بیان کرد: در فقه اسلامی حقوق طرفین کاملاً رعایت شده، یک سری شرایط را نیز قانون مشخص میکند و نیاز نیست که در عقدنامه نوشته شده باشد.
وی با بیان اینکه اینگونه نیست که حق زن در قانون پایمال شده باشد افزود: اگر زندگی مشترک برای زن عسر و حرج به دنبال داشته باشد میتواند در صورت دارا بودن مدرک مستند تقاضای طلاق کرده و دادگاه نیز مکلف است که رسیدگی کند؛ اینطور هم نیست که مرد به راحتی همسرش را طلاق دهد.
زنان نمیتوانند براحتی حقیقت را اثبات کنند
وی افزود: با این واقعیت که در جامعه به خانمها خیلی ظلم میشود موافقم، ایرادی که وجود دارد این است که بانوان بعضاً حرف حق را نمیتوانند اثبات کنند و این عدم توانایی به نقص قانون در بحث “ثبوت و اثبات” در حقوق برمیگردد.
این وکیل تصریح کرد: در صورتی که مرد اعتیاد داشته باشد زن حق دارد درخواست طلاق کند اما، اثبات این حقیقت برای زنان دشوار است؛ حتی اثبات این مشکل که یک مشکل جسمی است و با آزمایش پزشکی تأیید میشود برای زن سخت است چه برسد به مشکلات رفتاری و فساد و رذایل اخلاقی مرد که زن را با مشکل واقعی روبرو میکند.
وی با بیان اینکه این روش طلاق به خودی خود نسبت به روشهای دیگر خوب است تأکید کرد: نکته مهم این است که آیا ما باید ریشه جدایی را بخشکانیم یا نحوه زندگی و انتخاب همسر را به جوانان بیاموزیم. چیزی که نهادها باید در مرحله قبل از طلاق به آن توجه کنند آموزشهای زندگی برای پسران و دختران جوان است.
صابری ادامه داد: باید در مراکز آموزشی و مدارس ما فرهنگ زندگی مشترک به دانشآموزان یاد داده شود در گذشته خانوادهها بزرگ بودند و خیلی از مفاهیم مربوطه با مشورت گرفتن از بزرگان خانواده آموزش داده میشد ولی الان با وجود کوچک شدن خانوادهها ارتباطات کم شده و به تبع آن آموزشها نیز کم شده است؛ نهادهای فرهنگی ما باید این جای خالی را پر کنند.
وی عدم تمکین و خیانت را از علل انتخاب طلاق توافقی از سوی زوجین عنوان کرد و گفت: در اکثر موارد مشکل واقعی نیست و ناشی از ناآگاهی نسبت به اصول مشترک زندگی است و آنها به جایی میرسند که دیگر نمیتوانند با هم زندگی کنند.
وی با طرح این سؤال که چند درصد از دختران و پسران که در سن ازدواج هستند برای زندگی مشترک آموزش دیدهاند بیان کرد: این امر در قوام زندگی مشترک میتواند بسیار موثر باشد، دختران ما کجا آموزش دیدهاند که با مشکلات مالی کنار بیایند و یا در مورد پسران چه وقت به آنان یاد داده شده که بنابر مقتضیات دنیا ممکن است برای مدتی با بیکاری روبرو شوند؟ آیا به آنها یاد دادهایم که چگونه با مشکلات مالی کنار بیایند و مشکلات و پستی بلندیهای زندگی را از لحاظ روحی به خانواده منتقل نکنند؟
صابری با اشاره به اینکه واقعاً در خصوص روابط زناشویی آموزشهای صحیح ارائه نمیشود افزود: در رابطه با روابط جنسی و رفع مشکلات این حوزه متأسفانه آموزشهای لازم پیش از ازدواج ارائه نمیشود و افراد مجبورند در اینترنت و شبکههای ماهوارهای بدنبال پاسخ سؤالات خود باشند که اکثر پاسخها با فرهنگ جامعه ما مغایرت دارد.
وی تأکید کرد: مشاورههای پیش از ازدواج برای یک ازدواج موفق اصلاً کافی نیست و نمیتوان به طور کامل به آنها متکی بود.
آسیبهای اجتماعی طلاقهای توافقی و غیرتوافقی تقریباً یکسان است
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی، آسیبهای اجتماعی در طلاقهای توافقی و غیرتوافقی را تقریباً یکسان دانست و گفت: ایندو در ایجاد آسیب اجتماعی فرق چندانی با هم ندارند هرچند در نوع توافقی آسیب اجتماعی کمتری ایجاد میشود چون به ظاهر با توافق طرفین بوده است و درگیریهای دادگاهی کمتری دارد.
صابری افزود: طلاق، آسیبهای وحشتناکی به دنبال دارد. ما در یک جامعه اسلامی ایرانی هستیم شاید در غرب مشکلی نباشد اما در جامعه ما اینکه بچهها جدا از پدر یا مادر خود زندگی کنند مشکلات خاص خود را ایجاد میکند.
وی با اشاره به آسیبهای روحی این معضل گفت: به ازای هر صیغهی طلاقی که جاری میشود یک زن و یک مرد از لحاظ روحی دچار شکست میشوند.
صابری آسیبهای اجتماعی برای زن مطلقه را به دلیل ظلمهای اجتماعی که به آنها بعد از طلاق وارد میشود چشمگیرتر دانست و افزود: نگاه نادرست جامعه به یک زن مطلقه وی را دچار فشارهای روحی و روانی زیادی میکند، به او انگ زده میشود و در ازدواج بعدی با مشکلات بیشتری روبروست.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در مردان هم این شکست وجود دارد ولی در زنان چون جامعه به آنان ظلم میکند تبعات بیشتر است مثلاً زن مطلقه در کرایه کردن خانه با مشکل روبرو میشود ولی مرد با این قضایا روبرو نیست.