استاندار رفتنی است به آینده بیندیشیم
«همه استانداران تغییر خواهند کرد و اگر قرار بر بقای کسی باشد وی جابهجا خواهد شد.» این جمله بخشی از اظهارات عبدالرضا رحمانیفضلی در یکی از برنامههای سیمای استانی تهران بود که فصلالخطاب بسیاری از حرف و حدیثها شد.
با تغییر دولت و سکانداری اعتدالیون، رفته رفته مجامع استانی و نمایندگان به تکاپو افتادند تا چرخ تغییر و تحول را هرچه زودتر به ایستگاه استانها برسانند و تغییر استانداران در تارک خواسته نمایندگان قرار داشت. مسئولان دولت تدبیر و امید اما با پیشه کردن شعار اعتدال و میانهروی، در ابتدا اعلام داشتند که عجلهای برای تغییر استانداران نخواهند داشت و گفتند که ابتدا شاخصها را تبیین خواهند کرد و بعد اشخاص را.
اما دیری نپایید که با فشار مجلسنشینان و به راه افتادن خبرهای ضد و نقیض از تغییر مدیران ارشد استانی، وزارت کشور دست به کار شد تا با برپایی نشستهایی با مجامع استانی، نظر آنها را در خصوص چگونگی تغییرات جویا شود. هرچند که رحمانیفضلی بر این پافشاری میکرد که تنها شنونده پیشنهادات نمایندگان است و با توجه به اینکه خود نیز ملاکهایی برای انتخاب مدیران ارشد استانها دارد؛ باید پیشنهادات وارسی و بر روی آنها بحث شود.
اما تاب نمایندگان بیتابتر از این بود که منتظر ملاکهای رحمانیفضلی بمانند و هر یک با لیستی از گزینههای مختلف به وزارت کشور رفتند تا گزینه مورد نظر خود را به کرسی بنشانند. در استان مرکزی هم مشابه دیگر استانها، نمایندگان از هفتهها پیش با دیدارهای شخصی و گروهی با وزیر کشور به رایزنی در خصوص تعیین استاندار جدید پرداختند. هرچند که برخی از آنها بر ماندن علی اکبر شعبانی فرد پافشاری میکنند اما طبق گفتههای معاون سیاسی وزیر کشور، این نظر تعدادی از نمایندگان است که البته به کرسی نشستن این نظر هم با توجه به اراده وزارت کشور بر تغییر همه استانداران، نزدیک به صفر است.
پس علیرغم گفتهها و تأکیدات برخی نمایندگان بر ابقای شعبانی فرد در استان، باید از همین الان او را رفتنی دانست و به روزگار پس از او فکر کرد. روزگاری که قرار است استان با انواع مشکلات از جمله کفگیر ته دیگ خورده اعتبارات، عقبماندگیهای عمرانی و پروژههای روی زمین مانده، مطالبات عدیده پیمانکاران و… دست و پنجه نرم کند.
با وجود چنین مشکلاتی در استان و نیاز به وحدت بزرگان و ذی نفوذان در امور، همچنان شاهد تفرقه خسارتباری در جمع نخبگان هستیم که همیشه دود آن به چشم مردم رفته است.
با این شرایط، دیده میشود که هر گروه و دستهای در استان بر حسب نگاه و منافع خود، گزینههایی برای استانداری معرفی میکند که برخی از آنها هیچ سنخیتی با نیازهای استان ندارند و حتی همخوانی هم با شعارهای دولت جدید در آنها دیده نمیشود.
البته این حق گروههای سیاسی و ذینفوذ است که در تصمیمگیریهای کلان استان نقشآفرینی کنند اما سیکل معیوب تصمیمگیری از گذشته تاکنون و جزیرهای عمل کردن مجاری صاحب قدرت موجب آن شده است که همیشه یک پای امور بلنگد و بازار تفرقه و انشقاق، همیشه گرم باشد.
نیاز امروز استان، بیش از آنکه رقابت بر سر گزینههای استانداری باشد تعیین چارچوب و اسلوبی برای رسیدن به وحدت است. از نماینده ولی فقیه در استان گرفته تا نخبگان بازنشسته و سیاسیون ذی نفوذ، محور اصلی اقدامشان پیشرفت استان و تغییر شرایط کنونی باید باشد.
هرچند که ممکن است هر یک از گروهها دیدگاهی متفاوت برای نیل به پیشرفت ارائه کنند اما مردمان این سرزمین همه همدانیاند و یک درد دارند و از کره مریخ نیامدهاند. دردها و مشکلات، مشخص و واضح است و این ابتکار و دلسوزی عناصر صاحبنفوذ را میطلبد که دور هم جمع شوند و چارهای اساسی برای استان مهجور مانده مرکزی بیندیشند. در این رابطه از دیرباز ضربالمثلی در خصوص استان مرکزی وجود داشته که اگر قضایای گذشته تکرار شود به آن خواهیم پرداخت.
دولت روحانی دولت اعتدال ، تدبیر و شایسته سالاری است نه باج دادن به نمایندگان
نمایندگانی که گزینه های پیشنهادی آنها فقط در جهت منافع شخصی است
اعتدال به معنی باج دادن به نمایندگان نیست و امید است گزینه شایسته ، حتی اگر خلاف نظر نمایندگان است انتخاب شود
کاملا درست است
تدبیر امید اعتدال اخوان