گزارش تکان دهنده از زنان خیابانی در اراک
واقعیت وحشتناک اینست: آنها زنان خیابانی هستند.
همواره این سوال وجود دارد که چه عواملی این زنان را از یک محیط گرم خانوادگی محروم کرده و به ورطه نابودی تدریجی میکشاند. آیا فقر اقتصادی که همچنان در حال رشد است و با افزایش تورم بیشتر و گستردهتر نیز شده است از مهمترین زمینههای افزایش روسپیان در جامعه نیست؟ زخم کهنهای که با سخت تر شدن شرایط زندگی سرباز کرده و ما امروز تنها از آنان نمیشنویم بلکه آنان را میبینیم.
تجربه اجتماعی نشان میدهد که مادران بیسرپرست یا بدسرپرستی که برای سیر کردن شکم فرزندان تنها سرمایه خود که همان جسمشان است را به حراج میگذارند، همواره از قربانیان این حقیقت آزاردهنده و زخم زننده بدنه اجتماع بوده و هستند.
از طرفی، حضور و افزایش روسپیانی که دارای وضعیت اجتماعی بالاتر و رفاه مناسبی هستند این حقیقت تلخ را یادآور میشود که امروزه تنها فقر نیست که پایههای زندگی خانوادگی را به لرزه درآورده و در کمین کانون خانوادهها نشسته است.
در همین ارتباط مینا رستمی کارشناس مددکاری اجتماعی در گفتو گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – منطقه مرکزی، در تعریف زنان ویژه یا تن فروش گفت: زنان ویژه افرادی هستند که برای تأمین معاش در قبال دریافت پول، کالا و یا سرویسهایی که نیازمند دریافت آن هستند اقدام به تنفروشی میکنند.
وی با بیان اینکه دستهای از تن فروشها در واقع بیمبالات جنسی بوده و در واقع تن فروش حرفهای محسوب نمیشوند، اضافه کرد: برخی تن فروشها حرفهای نیستند و در سطوح مختلف اجتماعی قابل مشاهده بوده و به دلایل متفاوتی به اینکار اقدام میکنند. برخی از آنها در مناطق حاشیهنشین اراک زندگی و کار میکنند و عمدتا ضرورت زندگی اجتماعی که در این طبقه همان فقر اقتصادی است آنان را مجبور به ورود به چنین حیطهای کرده است.
رستمی تن فروشان حرفهای را از گروههای گفته شده جدا کرد و افزود: این افراد از وضعیت اجتماعی خوبی برخوردار هستند و مراکز کاهش آسیبی که در حال حاضر تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی فعالیت کرده و به اینگونه افراد خدمات میدهند، دسترسی چندانی به گروه اخیر ندارند چراکه علیرغم فعالیت این مراکز در حوزه ارایه خدمات بهداشتی، آموزشی و ارایه مهارتهای زندگی به این افراد، افرادی از این گروه که توانایی مالی مناسبی داشته و نیازمندی مالی ندارند به اینگونه مراکز مراجعه نمیکنند. اکثر مراجعه کنندگان به اینگونه مراکز را زنان خیابانی تن فروش یا زنان معتاد جزء دهکهای پایین جامعه تشکیل میدهند. زنان تن فروش حرفهای عمدتا قابل شناسایی نبوده و شرایط زندگی خوبی را برای خود فراهم کرده و به همین دلیل از خدمات اجتماعی سطح بالاتری همچون آرایشگاههای سطح بالا، استخر و سالنهای ورزشی گرانقیمت استفاده کرده و در نتیجه دسترسی این مراکز به آنها به سختی ممکن است.
/مشکل زنان تن فروش با اعتیاد گره خورده است/
مشکل زنان تن فروش به شدت با مشکل اعتیاد آنان گره خورده است، این کارشناس مددکاری اجتماعی در اینباره گفت: این زنان که به انحاء مختلفی به اعتیاد مبتلا شده و عموما قربانیان اعتیاد پدر، مادر، همسر یا برادر هستند یکی از دلایل اصلی گرفتار شدن در ورطه روسپیگری را اعتیاد به مواد مخدر عنوان میکنند. اینان با بسته شدن تمامی راهها بر روی خود، برای تأمین مواد مخدر در نهایت پیشنهاد رابطه جنسی را در ازای دریافت پول میپذیرند.
رستمی وجود اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر در میان تن فروشان حرفهای را قطعی میداند و اضافه میکند: برخی از این حرفهای ها درآمدهای بالایی داشته، برخی صاحب پاتوق هستند و برخی منزل خود را جهت برقراری روابط جنسی و مصرف مواد به عنوان پاتوق در اختیار افراد قرار میدهند که از این پاتوقها متأسفانه در اراک هم وجود دارد.
وی معتقد است، این طبقه از تن فروشان به اینکار به عنوان یک شغل نگریسته و از آن راضی هستند. پس براحتی نمی توان آنها را از این ورطه بیرون کشید اما، کسانی که در سطوح پایین جامعه بوده و حرفهای نشده، از این راه درآمدزایی نکرده و در معرض آسیب هستند را میتوان به مراکز کاهش آسیب جذب کرده و از غرق شدن آنها در این گرداب جلوگیری کرد.
/ارائه آموزشهای مهارت اجتماعی لازمه بازگرداندن زنان خیابانی به خانه است/
وی ارایه خدمات روانی و آموزشهای مهارت اجتماعی به این گروه را یکی از راههای بازگرداندن آنها به زندگی سالم عنوان کرد و گفت: هرچند کار بسیار سختی است ولی آنها برای رهایی از این ورطه باید مهارتهای مختلفی را بیاموزند. در برخی مشاغل امکان دریافت پیشنهادات در حوزه روابط جنسی وجود دارد، وقتی آنها از تن فروشی دست میکشند و به کارهای متعارف و سالم مشغول می شوند بازهم امکان دریافت اینگونه پیشنهادات برایشان وجود دارد پس باید مهارتهایی همچون مهارت نه گفتن را بیاموزند تا در صورت دریافت اینگونه پیشنهادات بتوانند از خودشان محافظت کنند.
رستمی افزود: کسانی که آسیب جدی ندیدهاند را میتوان با روش های مختلف به زندگی سالم برگرداند ولی افرادی که چندین سال است با سابقه طولانی اعتیاد در این فضا به سر میبرند و این کار بر روح و جسمشان تاثیر گذاشته را به سختی میتوان برگرداند. وسوسه شدن و بازگشت آنها به شرایط ناسالم گذشته حتی اگر با کمک اینگونه مراکز به زندگی سالم برگردند بیشتر از دیگران است و کار بر روی آنها نیز بسیار زمانبرتر و سخت تر است.
وی درخصوص دختران فراری نیز به شرایط بد خانوادگی و بدسرپرستی، اعتیاد والدین، ناسازگاریهای شخصی، بحرانهای بلوغ، عدم دریافت مهارتها و آموزشهای لازم و عدم آگاهی پدر و مادر و همچنین تأثیرپذیری از گروه همسالان به عنوان عوامل متعدد فرار دختران از خانه اشاره و بیان کرد: دخترانی که به این شکل از خانه خارج میشوند اگر به پاتوق ها یا خانههای تیمی وارد شوند از دست رفته و جزو سرمایههایی هستند که خواهند سوخت.
رستمی با تأکید بر لزوم جلوگیری از ورود دختران فراری به این خانههای تیمی به بازگشت برخی از این دختران که عموما آسیبهایی از نظر جنسی نیز دیدهاند اشاره و بر لزوم حمایت خانواده و مراکز کاهش آسیب از آنها تأکید و تصریح کرد: آنها در مرحله افسردگی هستند و اگر حمایت نشوند و به ورطه ناامیدی بیافتند دچار بیتفاوتی شده و بیشتر در این باتلاق فرو میروند.
/آمار درستی از هیچیک از گروههای زنان خیابانی در اراک وجود ندارد/
/نقش مراکز کاهش آسیب در شناسایی و بازگشت زنان خیابانی قابل توجه است/
رستمی گفت: برچسب اجتماعی برای آنها بسیار پررنگ است در نتیجه به سادگی به مراکز کاهش آسیب یا دیگر مراکز مرتبط مراجعه نمیکنند و نمیتوان آماری از آنان و یا افزایش یا کاهش تعداد این افراد در جامعه ارایه داد.
وی با اشاره به محلههای شناخته شدهای در اراک که اتفاقا به صورت تخصصی توسط این افراد و شاید دریافت کنندگان خدماتشان مشخص و برای مشتریانشان شناخته شدهاند میافزاید: این محلهها شناخته شده است ولی با این وجود نیز نمیتوان آماری تهیه کرد.
این فعال اجتماعی، نقش مراکز کاهش آسیب را در شناسایی این افراد قابل توجه دانست و افزود: در این مراکز خدمات متفاوتی به آنها صرف نظر از اینکه چه میکنند و با چه انگیزهای به این کار مبادرت میورزند ارایه میشود تا میزان آسیبی که از ابتلا به مواد مخدر و یا در اثر برقراری روابط پر خطر به آنها وارد میشود کاهش یافته و در ادامه از شیوع بیماریهای خطرناک واگیردار در جامعه جلوگیری شود.
رستمی ارائه سوزن سرنگ، قرص، وسایل حمام، یک وعده غذای گرم و خدمات آموزشی و مشاورهای رایگان را از جمله خدماتی عنوان کرد که در اینگونه مراکز به زنان مراجعه کننده ارائه میشود و تصریح کرد: با ارائه این خدمات علاوه بر کاهش آسیب، موجبات جذب آنها به مراکز یاد شده فراهم میشود و مسوولان اینگونه مراکز میتوانند با جلب اعتماد آنها خدماتی که منجر به بازگشت آنان میشود را به تدریج به این دسته افراد ارائه کرده و از این فرصت برای بازگرداندن آنان به زندگی سالم استفاده کنند. ولی علیرغم اینکه کار اینگونه مراکز تنها بهداشتی است و هیچگونه رویکرد قضایی و انتظامی ندارد این افراد به سختی اعتماد کرده و مراجعه میکنند.
وی با بیان اینکه برخی مراجعه کنندگان به مراکز یاد شده وسایلی را که به صورت رایگان دریافت میکنند می فروشند ابراز امیدواری کرد که با فروخته شدن این وسایل نیز بخشی از اهداف اینگونه مراکز که افزایش سطح بهداشت در میان این قشر است تأمین شود.
/نبود پشتوانه اقتصادی و منبع درآمد زمینهساز افزایش زنان خیابانی است/
رستمی فعالیت در حوزه آسیبها را بواسطه طبیعت پیشگیرانه، دیر بازده دانست و ایجاد زمینه اشتغال برای افراد جذب شده توسط مراکز کاهش آسیب و ارگانهای اجتماعی همچون بهزیستی و کمیته امداد را یک ضرورت عنوان کرد و گفت: این مراکز افرادی که مورد اطمینانتر و سالمند و مهمتر از همه خواستار بازگشت به زندگی سالم هستند غربال کرده و آموزش میدهند. این آموزشهای مهارتی پس از رسیدن به تثبیت روانی و شخصیتی بویژه درخصوص کسانی که سوء مصرف مواد ندارند با معرفی به کمیته امداد و بهزیستی ارائه میشود تا آنان بتوانند با کسب مهارت شغلی کار آبرومندی را برای خود دست و پا کنند.
به گفته وی کسانی که در درمان نگهدارنده و متادون هستند حداقل باید شش ماه تحت نظر باشند تا به وضعیت ثبات برسند و در این مرحله است که از نظر روانی بر روی آنها کار میشود و مهارتهای اجتماعی آنها تقویت میشود. آنان باید مهارت کنترل خشم را یاد بگیرند تا در محیط کار بتوانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کرده و استرسها و نگرانیهای خود را کنترل کنند.
رستمی در ادامه عدم شناسایی شرکای جنسی زنان تن فروش مبتلا به بیماریهای مقاربتی را یک معضل در روند پیشگیری از افزایش بیماریهای مقاربتی میداند و با تأکید براینکه برای کنترل واقعی و کارآمد این قشر و بیماریهایی که توسط آنان منتقل میشود یکی از مهمترین گامها شناسایی شرکای جنسی است که بویژه در میان تن فروشان حرفهای غیرممکن است اضافه کرد: ارتباطات جنسی در طبقات بالا و محلات مرفه شهر شکل متفاوتی داشته و از آنجا که به نظر میرسد مشتریان در این طبقه میتوانند افرادی دارای جایگاه اجتماعی بالا باشند پس دسترسی به آنها نیز غیرممکن است.
/خطر ابتلای زنان خیابانی به HIV غیر قابل انکار است/
وی با بیان اینکه آماری از مبتلایان یا ناقلین این بیماری در اراک وجود ندارد گفت: این افراد در صورت شناسایی به کلینیک بیماریهای عفونی و رفتاری ارجاع میشوند. این مرکز زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی فعالیت کرده و همه آزمایشهای مربوط به این بیماران علیرغم پرهزینه بودن بصورت رایگان در این کلینیک انجام میشود.
رستمی همچنین، با بیان اینکه تمامی زنانی را که در این حوزه وارد شدهاند را نمی توان مجرم دانست چراکه تعدادی از آنان به شکل ناخواسته به واسطه ضریب هوشی پایین و عدم دارا بودن قدرت تمیز و یا بواسطه ابتلا به اختلالات جنسی به این ورطه میافتند و نمیتوان به آنها مجرم اطلاق کرد تصریح کرد: کسانی که حرفهای هستند و در ازای دریافت پول به این کار اقدام میکنند در تعریف قضایی مجرم شناخته میشوند و یکی از دلایل عدم مراجعه آنان به مراکز کاهش آسیب نیز ترس از شناخته شدن و تعقیب قضایی است.
وی بیتعهدی، بی مسوولیتی، کاهش پایبندی به تعهدات اخلاقی و کمرنگ شدن توجه به آموزههای دینی در جامعه را در کنار به هم خوردن تعادل نسبی جامعه بواسطه اشتغال بانوان و ورود بیش از گذشته آنها به جامعهای که در حال حرکت به سمت مدرن شدن است را از عمده دلایل بروز اینگونه مشکلات در جامعه دانست و افزود: زنان و مردانی که نمیخواهند سنتی زندگی کنند، در معرض تکنولوژیهای جدیدی همچون ماهواره و موبایل قرار گرفتهاند که اگر درست مورد استفاده قرار نگیرند کانون خانواده را مورد هدف قرار خواهند داد.
رستمی سرد شدن ارتباطات عاطفی مابین پدران و مادران نسلهای ۴۰ یا ۵۰ را یکی از معضلاتی عنوان کرد که امروزه بواسطه حضور ماهواره و مشاهده برنامههای متنوع ماهوارهای که با فرهنگ و عرف ما قرابتی ندارد ایجاد شده است و اضافه کرد: قرار گرفتن در معرض این سریالها و برنامههای تلویزیونی ماهوارهای باعث بالا رفتن توقعات مردان از زنانی میشود که به زندگی سنتی و عرف و ارزشهای خانوادگی و اجتماعی بسیار پایبند هستند و عدم همراهی آنان با شوهرانشان باعث میشود که شوهران آنان را به جرم سنتی بودن و سنتی فکر کردن به عناوین گوناگون همچون طلاق یا چندهمسری تهدید کنند و ادامه این روند کانون یک زندگی با قدمت ۳۰ تا ۴۰ سال را به لرزه در میآورد.
رستمی گفت: حدود ۸۰ درصد طلاقها به دلیل این تغییر الگوها و عدم توانایی برقراری ارتباط درست بین زن و مرد صورت میگیرد.
رستمی تأکید کرد: با توجه به حرکت سریع جامعه به سمت مدرن شدن، لزوم استفاده خانوادهها از خدمات مشاورهای بسیار ضروری است. کارشناسان روانشناس و مددکاران اجتماعی باید به خانوادههایی که دارای مشکلات اینچنینی هستند نگاه سیستمی داشته باشند تا همه افراد خانواده با بهره گیری از مشاوره صحیح در شرایط سالم و آرام مشکلات خود را برطرف کنند و ارتباطات والدین بدون صدمه زدن به فرزندان بهبود یابد. یقینا بهبود ارتباطات زن و مرد در حیطه خانواده آنان را از پناه بردن به روابط نامشروع بیرون از چارچوب خانواده بی نیاز کرده و پایههای زندگی خانوادگی را مستحکم میکند.
وی با اشاره به این نکته که خانوادههای ایرانی تا زمانی که به مشکل برخورد نکردهاند به مشاور و آموزش مراجعه نمیکنند و مراجعه زمانی صورت میگیرد که مشکلات چند وجهی شدهاند افزود: خانوادهها باید بپذیرند که علم روانشناسی اجتماعی و علم رفتاری باید برای بهبود روابط بکار گرفته شود. ما در قرن ۲۱ زندگی میکنیم، چه بخواهیم چه نخواهیم فرهنگ غرب تأثیر خود را بر زندگی ما خواهد گذارد و ما بعنوان مردمی که در جایگاه ایرانی و مسلمان بودن به ارزشهایی معتقدیم که نمیتوان آنها را نادیده گرفت یا کنار گذاشت باید برای رفع مشکلات زندگی امروزی به خدمات مشاورهای و آموزشی روی بیاوریم.
/آموزش مهارتهای دهگانه زندگی به کودکان از ارکان اساسی کاهش مشکلات اجتماعی و رفتاری در بزرگسالی است/
رستمی ارائه آموزشهای ده گانه مهارت زندگی به کودکان و نوجوانان را یکی از ارکان اساسی کاهش مشکلات اجتماعی و رفتاری در بزرگسالی دانسته و توصیه کرد: این آموزشها از طریق بازی و اجرای نقش در دوران مهد و ابتدایی به کودکان ارایه شده و آموزشهای جنسی توسط والدین یا مشاوران مدارس در دوران راهنمایی و دبیرستان که سن بلوغ است ارائه شود.
وی افزود: وجود استیگمای شرم میان فرزندان و والدین موجبات عدم آگاهی فرزندان نسبت به مسائل جنسی را در فرزندان ایجاد کرده و آنان در نهایت در مدرسه اطلاعات ناقصی را از دوستان دریافت میکنند که منجر به آسیب دیدن آنان در جامعه میشود.
رستمی خاطرنشان کرد: آسیبهای اجتماعی مانند دانههای زنجیر به یکدیگر وصل هستند و اگر بخواهیم در این حوزه یک پدیده را بررسی کنیم باید دیدگاهی چند وجهی داشته باشیم و از دیدگاههای جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق و پزشکی این مسایل را بررسی کنیم.
/رویکرد مراکز کاهش آسیب بهداشتی است نه قضایی و انتظامی/
وی با اشاره به فعالیت دو مرکز کاهش آسیب زنان و یک مرکز مردان در اراک گفت: هدف این مراکز ارایه خدمات کاهش آسیب با رویکردی بهداشتی و نه قضایی و انتظامی است.
رستمی تأکید کرد: صرفا قرار است که این افراد شناسایی شده و تحت پوشش قرار گرفته و خدمات بگیرند با این نیت که امید به زندگی در آنها افزایش پیدا کرده و آنان حتی علیرغم ابتلا به هپاتیت یا ایدز به زندگی سالم بازگردانده شوند و از رفتن آنها به سمت درجات بالای افسردگی و حتی خودکشی جلوگیری شود. باید به این افراد کمک شود که به این مرحله از افسردگی نرسند که بخواهند برای انتقام دیگران را نیز مبتلا کنند.
رستمی با بیان اینکه انگشت اتهام در حوزه معضل زنان خیابانی و تنفروش در ایران تنها به سمت زنان است گفت: در کشورهایی مثل انگلیس مردان به عنوان کسانی که خواهان اینگونه ارتباطات هستند موظف به دریافت آموزشهای ویژه هستند ولی در ایران مردان تحت پوشش این آموزش ها قرار نمی گیرند.
با توجه به تمام آنچه گفته شد به نظر میرسد مسوولیت نهادهای اجتماعی و قانونگذاران در این حیطه بسیار خطیرتر و مسائلی که با آن روبرو هستند با پیچیده شدن ابعاد زندگی اجتماعی و در عین حال گسیختگی ریسمانهای تعهدات اخلاقی و مذهبی که به طور نامحسوسی در خانوادهها در حال نفوذ و رشد است پیچیدهتر شده و نیازمند چارهاندیشی های جدی و سیستماتیک با رویکردهای پیشگیرانه است.
رشد طلاق و تبعات آن در این شهر با افزایش زنان خیابانی در رابطهای دو سویه قرار دارد و شاید بتوان امیدوار بود که با کاهش آمار طلاق و همچنین چارهاندیشی درخصوص کاهش تعداد مشتریان زنان خیابانی، بتوان زمینه کاهش این زنان و ساماندهی وضعیت نابسامان آنان را فراهم کرد.
کمرنگ شدن توجه خانوادهها به فراگیری آموزههای دینی در فرزندان از دیگر نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد چراکه اگر فرزندان نسبت به اصول اخلاقی و آموزههای دینی متعهدتر بار آورده شوند؛ در ادامه، دستیابی به جامعهای سالمتر، آسانتر امکانپذیر میشود.
از دیگر سو احیای احساس خوشایند حاصل از کمک به همنوع که مدتهاست در قیل و قال زندگی شهری و در میان تلاش برای دستیابی به آرزوهای دور و دراز و عموما خودخواهانه به فراموشی سپرده شده است، در قالب یک حرکت مستمر جمعی میتواند سهم بزرگی از معضلات قشر فقیر و کم درآمد را برطرف کرده و آنان را از غرق شدن در گرداب ناتوانی نجات دهد.
از آنجا که آسیبهای اجتماهی معضلاتی درهم تنیده بوده و زنجیروار به یکدیگر متصل هستند لزوم همکاری و همراهی مسوولان بخش های مختلف در راستای کاهش حساب شده و موثر این آسیبها ضرورتی است که بواسطه زمانبر، سخت و پرهزینه بودن عزمی جدی و حمایتی همه جانبه را میطلبد.
بواسطه اهمیت بسیار این معضل اجتماعی ایسنا در ادامه این گزارش به پیگیری این مهم و دریافت نقطه نظرات کارشناسان و مسولان حوزههای مختلف در این رابطه خواهد پرداخت لذا؛ این گزارش ادامه دارد…
منبع : ایسنا – مرکزی
خیلی خوب است که الان که هنوز معضل زنان خیابانی در اراک مثل قم وتهران واصفهان جدی نشده به آن می پردازید.
به نظرم باید گشت ارشاد رو بیشتر کرده و اینچنین زنانی رو از سطح شهر جمع آوری کرده و با تاسیس ندامتگاه هایی در سطح استان و هدایت چنین افرادی در این مراکز وضع شهر را بهبود بخشید.
خانه از پایبست ویران است، خواجه دربند نقش ایوان است…
معضل شغل رو حل کنین، ازدواج رو رونق بدین، اونوقت ببینین چقدر ازین روسپی ها بیکار میشن …
کار، ازدوج، فرهنگ سازی