فکری برای این امامزاده‌ی عزیز نمی‌کنیم…

به گزارش مرکزی دیلی و به نقل ازخبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) – منطقه مرکزی، معلوم نیست گنبد امامزاده را چه وقتی نوسازی کرده اند اما هرچه بوده الان از زردی به سیاهی تغییر کرده است.

خادمین سفید پوش ابتدای ورودی ایستاده اند و به خانم ها گوشزد می کنند چادر برای ورود داشته باشند. ورودی امامزاده باز است و آرموتورها ماه هاست که از دل خاک بیرون زده اند. چند ماه پیش که آمده بودیم هم بودند و حالا هم هستند گویا این شروع برای توسعه‌ی امامزاده هنوز به ادامه نرسیده.

به کفش هایم نگاه می کنم خاک آلود شده و نشان می دهد هنوز پارکینگی که تمام آسفالته باشد به مقدار نیاز فراهم نشده است. سلامی به فرزند امام موسی کاظم(ع) و برادر امام رضا(ع) می کنم و می رویم با خانواده توی یکی از حجره ها از گرما و آفتاب پناه می گیریم.

پیرمردی که آن نزدیکی است می آید سمتمان. متولد سال ۱۳۲۱ است و دلتنگ همزبان. می گوید هفت هشت ساله بوده که از اراک پای پیاده می آمده مشهد میقان و هنوز از آن موقع ها شکل امامزاده عوض نشده است. فکرم می رود به تصاویری از امامزاده حسین بن موسی الکاظم(ع) در طبس که عظمتش آدم را می گیرد اما اینجا فرزند همان امام هفتم و ما که کاری نکرده ایم.

چشمم به کاشی های شکسته‌ی زیر ناودان ها و دور گنبد می خورد و آه پشت سر آه.

کم کم شلوغ تر می شود. باورش سخت است که مردم برای افطار این راه را بیایند و در کنار امامزاده محمد عابد(ع) نماز جماعتی بالای هزار نفر برگزار کنند. قبل از نماز جلوی بنر قشنگ اوقاف قاری قرآن ختم جزء دارد و خودش هم مجری می شود برای دعوت نماز و نماز جماعت آنقدر شلوغ هست که برای کفش هایمان پلاستیکی پیدا نشود.

جا برای سوزن انداختن نیست در صحن دورادور امامزاده. نور پردازی هم زیاد و بدون نقص است. بعد از افطار، بساط بازی کودکان پهن می شود، از اسکیت و اسکوتر گرفته تا بدمینتون و فوتبال و والیبال اما هرچه بلندگو می گوید این کارها را نکنند گوششان بدهکار نیست. بعضی خانواده ها قلیان هم می کشند. اینجا نبود صحنی دیگر برای خانواده ها احساس می شود.

رادیو امامزاده هرچند دقیقه یکبار از امامزاده و احوالات آن گزارشی می دهد که در نوع خود برای زائرین مناسب است.

طرح نشاط معنوی اعلام می شود و بچه های زیر هفت سال می دوند به سمت حسینیه امام خمینی(ره) در صحن تا نقاشی بکشند و جایزه بگیرند و این هم برای خودش یک کار فرهنگی است. برادرزاده‌ی ۴ ساله ام که مدل نقاشی را می گیرد تاریخ نوروز ۹۲ را رویش می خوانم. ظاهرا از عید، زیادی مانده است.

حوالی ساعت یازده شب است که یکی از خادمین برای جمع آوری زباله ها بین زائرین پلاستیک پخش می کند.

دربرگشت تاریکی جاده محسوس است با اینکه وسط جاده تیرهای چراغ برق وجود دارد اما از نور خبری نیست.

دلم را می گذارم مشهد میقان اراک که از دو میلیارد ساروق زمان استاندار قبلی، به او چیزی نرسید و ما هم فکری برای این امامزاده‌ی عزیز نمی کنیم.

ممکن است بپسندید...

۱ دیدگاه

  1. رضا گفت:

    لازم به ذکر می باشد که دو میلیارد استاندار قبلی مربوط به برگزاری کنگره کربلایی کاظم کریمی ساروقی حافظ کل قرآن و معجزه قرن و مایه مباهات و فخر استان مرکزی می باشد و جای بس تعجب است که چرا از چیزی که اطلاع کامل ندارید درج نموده و اذهان عمومی را منحرف می سازید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.