پسر جوان اراکی، سرِ مادرش را برید

به گزارش اخبار روزانه استان مرکزی و به نقل از وقایع استان، هفته گذشته خبر یک فاجعه، اراک را در بهت و حیرت فرو برد. جوانی سر مادر خود را می برد و بعد از این جنایت از پشت بام خانه شان پایین می پرد. فاجعه آنقدر عمیق و بزرگ بود که از همان آغاز گمانه زنی های بسیاری در رابطه با انگیزه این اقدام مطرح شد. اما در نهایت نتابج تحقیقات نشان داد که او پس از مصرف شیشه، مادرش را به قتل رسانده است. سالهاست که عوارض وحشتناک مصرف مواد مخدر صنعتی و جدید به گوش می رسد. مخدر هایی که جای خود را در بین جوانان باز کرده اند. یک تحقیق میدانی ساده نشان می دهد این روزها در شهر تهیه مخدر هایی مثل تریاک دشوارتر از هروئین، شیشه، کراک و باقی مخدرهای صنعتی شده است.

از طرفی آمارها نشان می دهد موج جدیدی از گرایش به مواد مخدر در نسل جوان ایجاد شده هرچند در کشور ما آمار و ارقام آسیب های اجتماعی یا ارائه نمی شوند و یا با ترس و لرز در اختیار مردم قرار می گیرند. اشتباهی که اخیرا فرماندار اراک با اشاره به آن گفته بود: «ارائه آمار به جامعه موجب متضرر شدن نظام نمی‌شود، زمانی متضرر می‌شویم که یا آمار ناصحیح ارائه دهیم یا اصلا آماری ارائه ندهیم که به این نحو اجازه رشد معضلات و آسیب‌ها از جمله اعتیاد را در لایه‌های پنهان اجتماع می‌دهیم.»
سال گذشته بود که پرویز افشار، معاون کاهش تقاضای ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران گفت که اعتیاد یکی از پنج عامل اصلی مرگ و یکی از پنج بیماری اول در کشور است.
برخی آمارهای رسمی که حدود یک سال و نیم پیش منتشر شد، نشان می دهد که ایران یک میلیون و ۳۲۵ هزار معتاد دارد و سالانه بیش از ۵۰۰ تن مواد مخدر در کشور مصرف می شود که البته آمارهای غیر رسمی رقمی بیش از این را نشان می دهد. همچنین طی ۵ سال گذشته روزانه ۷۰ نفر معتاد به جمعیت معتادان کشور اضافه شده و بر اساس تحقیقات انجام شده مواد مخدر به تنهایی بین ۶۳ تا ۶۵ درصد از جرائم و دستگیری ها را به شکل مستقیم و غیر مستقیم به خود اختصاص داده است.
در گزارشی که توسط معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و با کمک کارشناسان این حوزه در سال ۹۳ در مورد مواد مخدر و جرائم مرتبط با آن انجام شده آمده است است که مصرف مواد صنعتی از نیم درصد در سال ۸۴ به ۲۶ درصد در سال ۹۲ رسیده است. یعنی یک افزایش ۵۲ برابری طی ۸ سال. از سوی دیگر سن اعتیاد نیز کاهش یافته و زنان در معرض آسیب بیشتری قرار گرفته اند و همچنین معضلات بهداشتی اعتیاد به ویژه ابتلا به ایدز نیز نگران کننده است. میانگین سن اعتیاد نیز در سال ۹۳ با ۳ سال کاهش نسبت به سالهای پیش از آن به ۲۰ سال رسیده است.
آمار دیگری که در سال ۹۰ منتشر شد از بروز یک فاجعه در کشور خبر میداد. فاجعه ای که پس از گذشت ۵ سال عمیق تر می شود و گویا عزم و توان برخورد با آن در سیاست های کشور وجود ندارد. کارشناسان حوزه اعتیاد مصرف روزانه یک معتاد به شیشه را حداقل نیم گرم در روز می‌دانند و با توجه به اعتیاد ۳۴۳ هزار و ۲۰۰ نفر به شیشه در ایران، سالانه حداقل بیش از ۶۲ تن شیشه در کشور به مصرف می‌رسد.
ریشه یابی افزایش گرایش به مواد مخدر چندان دشوار نیست. در جامعه ای که انسان از هرسو مورد هجوم نا امیدی ها و سرخوردگی هاست، انتظاری بیش از این نمی توان داشت. اختلال شخصیتی در نسل های مختلف که با تربیت غلط و بدون آگاهی خانواده شکل می گیرد، در نظام آموزشی جزم اندیش تکمیل می شود. اینگونه می شود که ابژه در جامعه ایران هیچ دفاعی در برابر هجوم همه جانبه جامعه ندارد. جامعه ای که سالهاست قواعد زندگی اجتماعی را از دست داده و افرادش را قربانی بقای خود می کند. یکی از نشانه های جامعه بیمار این است که افرادش یا قربانی کننده هستند و یا قربانی می شوند. اگر فرد نتواند در سمت قربانی کننده گان باستد، بدون شک قربانی شده و اعتیاد پناهگاهی مناسب برای این قربانیان است.
فاجعه تلخ هفته گذشته در اراک سیگنالی از افول جامعه ایران بود. نکته جالب توجه این است که فرد خاطی سابقه زندان داشت. زندانی که تنها جنبه مجازات گونه دارد و نتوانسته در راستای وظیفه ذاتی اش که ایجاد تغییر در نگرش مجرمان است، گام بردارد. اگر همچنان جامعه، ابزاری برای بازی های خوش رنگ و لعاب سیاست بازان باشد و بدون نگرش درست توسط مسئولینی که در راس قرار گرفته اند به مسیر حرکتی خود ادامه دهد، روند این فجایع که امروزه شدت گرفته است تلخ تر هم خواهد شد.
وقتی چشم ها بر خواست حداکثری نسل جوان، نیاز به تفریح و هیجان، تغییر در برخوردها و چکش کاری سنت بسته بماند بازخورد های پنهانی شبیه موریانه به جان نسل جوان می افتد و ریشه ها را نابود می کند. متاسفانه سیاست گذاران به جای توجه به این خواست ها در راستای مقاومت و حتی مبارزه با آنها بر می آیند. بدون شک مسئولیت مستقیم این آمارهای تکان دهنده و تاسف بار بر عهده تصمیم گیرانی است که با در اختیار داشتن تمامی ابزارهای تبلیغاتی و اثر گذار بر تربیت نسل های یک جامعه، سبب بروز این اتفاقات شده اند.