زخم قلم راوی: وقت اضافه

چند روز پیش استاندار! خبرنگارو خیلی تحویل گرفت؛ اونم در جلسه دیداری که با اعضای شورای شهر اراک ببخشید کلانشهر اراک! از ترس اینکه مبادا سخندانان و سخنرانان شورای شهر با گزافه گویی، وقت جلسه را هدر بدهند! همان ابتدای جلسه، اتمام حجت کرد که جلسه دو ساعت بیشتر نیست و بعد از اتمام وقت دو ساعته جلسه را ترک خواهد کرد!
اما اعضای شورای شهر زرنگتر از این حرفها بودند! واگویه های خود را از قبل بسته بندی کرده بودند و ظرف یک ساعت همه آنچه رادر دلشان بود ارایه کردند و یک ساعت باقی مانده را تحویل آقای استاندار دادند!
آقای استاندار! فکر کرد با این وقت اضافه چه کند؟چه نکند؟آهان! بهترین راه این بود که پای خبرنگار را وسط بکشد! رو به خبرنگار کرد و گفت: خبرنگار! شما چی؟چیزی برای گفتن نداری؟ از شهر خودت هرچی میخوای بگو! ما گوش میکنیم! اما خبرنگار! فقط نگاه کرد… نه اینکه فقط نگاه کنه ها! مشغول گفتگوی درونی شد! یعنی با خودش گفت: آقای استاندار! برادر! اگه واقعا میخوای واگویه های خبرنگار! را هم بشنوی چرا از وقت اعضای شورای شهر مایه میذاری! نمیخوای برای خبرنگار! وقت اختصاصی بذاری؟!! روز خبرنگار! نزدیکه براش چه فکری کردی! فریبا و دیبا و احمد و محمود و حسن و حسین جماعتی که فکر می کنند در بازار سیاست میشه فرهنگ فروخت، دنبال نشستن به جای مدیرکل ارشادند، عجب بازار بلبشوییه!!
آقای استاندار! نمیخواد از خبرنگار! درباره شهرش بپرسی از خبرنگار! در مورد کارش بپرس طفره نرو!

ممکن است بپسندید...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.