گلایه یک خبرگزاری از عدم نظارت در استان
به گزارش مرکزی دیلی و به نقل از خبرنگار خبرگزاری موج اراک، «بازرسی، مسأله ی مهمی است. باید دایم مشغول نگرش باشید… شما می دانید که رهبری برای برنامه های کشور سیاستگذاری می کند؛ برنامه را دولت می ریزد و دولت اجرا و بازرسی می کند. من البته در موارد زیادی که شکایتی می شود، یا از چیزی اطلاعی پیدا می کنم، منتظر نمی مانم که کسی بازرسی کند و بیاید به من خبر بدهد. خودم برای بازرسی می فرستم و اگر ببینم ناحقی وجود دارد، تا آن جایی که در حدود اختیارات قانونی من است، اقدام می کنم» اینها بخش هایی ازسخنان مهم و ارزشمند رهبرمعظم انقلاب اسلامی است که درخصوص ضرورت و جایگاه بازرسی بیان داشته اند
این روزها اگر قدری زمان برای گردش در سطح استان مرکزی و ویژه تر، کلانشهر اراک صرف کنید خواهید دید که در سطوح ابتدایی که پایه های سطوح بالاتر اجرایی است چگونه نظارت و بازرسی به حال خود رها شده است و یا اگر نظارتی هم هست با تسامح و تساهل به کمرنگ ترین وجه ممکن اعمال می گردد.
در ذیل به گوشه هایی از این دست موارد نگاهی گذرا داریم تا بلکه شاید در این رهگذر مجموعه هایی که می بایست نظارت کافی و وافی را بر صنوف و اقشار مختلف اعمال کنند قدری صندلی های نازنین خود را از پشت میزهای چوب گردویی تکانی داده و با برخورد قاطعانه با برخی هنجارشکنی اقتصادی که موجبات نارضایتی مردم می شود با تخلف در هرسطحی به شدت برخورد کنند.
یکی از ابتدایی ترین مسایلی که مردم با آن در ارتباط هستند حمل و نقل عمومی شهری است؛ هرچند در حرکتی جالب!!! مجموعه مدیریت شهری اراک در یک سال دو بار اقدام به افزایش نرخ کرایه های تاکسی کرد اما امید این بود با این افزایش نرخ ها میزان خدمات دهی نیز ترفیع یافته و شاید نظارت و بازرسی براین مجموعه شهری رشد داشته باشد.
علیرغم بارها انتقاد از مدیریت ضعیف تاکسیرانی در سطح کلانشهر اراک که بی گمان در شان این کلانشهر نیست گویا خواب خرگوشی مسوولان مربوط آنقدر سنگین است که هیچ عزمی در تصحیح و اصلاح وضع موجود ندارند؛ بعنوان نمونه درمسیرهایی که نرخ کرایه ۴۰۰ تومان درنظر گرفته شده است شاهد دریافت ۱۰۰ تومان کرایه و با بهانه نداشتن پول خرد می باشیم و این درحالیست که عمده این قضیه درخصوص رانندگان تاکسی دیده می شود تا مسافرکشان شخصی-البته هستند تاکسی داران زحمت کشی که حتی ریالی گران فروشی نمی کنند و دینشان را به دنیا نمی فروشند- اما مجموعه ای چون تاکسیرانی برای نظارت و برخورد چه کرده است؟
آیا ایجاد چند دکه و کانکس، چند نفر بعنوان مسوول خط مکفی برای این امر است؟ راستی آقای سرپرست تاکسیرانی، معاونان و کادر اجرایی این سازمان آخرین باری که با تاکسی در شهر تردد کردند چه هنگامی بوده است؟ …
این بزرگواران در روزهای منتهی به پایان سال، در زمان های منتهی به اذان مغرب و افطار و زمان های پرتردد در سطح شهر تردد کرده اند تا از بازار سیاه برخی رانندگان تاکسی سودجود مستفیض شوند؟به راستی، دوستی می گفت چند شب پیش نیمه های شب با سامانه ۱۳۳ بارها تماس گرفته و کسی پاسخگو نبوده است؛ درچند قدمی وی راننده تاکسی همین سامانه کنار خیابان منتظر دربستی بوده و این فرد را با نرخی بسیار بالاتر به مقصد رسانده است.
از خدا می خواهیم در این ماه عزیز یک بار نه بیشتر مسوولین محترم تاکسیرانی اینگونه از فیض وجودی اینگونه تاکسی داران بهره مند شوند شاید و شاید قدری زنگ خطر ضرورت نظارت برایشان به صدا در آید.
(می خواهی ببر؛ می خواهی نبر… کسی که زور نکرده… به سلامت… و فحاشی) شاید اگر شما از آن دسته مدیران محترم نیستید که بنابه گفته رییس جمهور محترم از سرکوچه ایشان خرید می کنید در کوچه و بازار، از قصابی گرفته تا میوه فروش تا… با این چنین صحنه و دیالوگهای مغازه داران در برابر مشتریان مواجه شده اید؛ آن زمانیکه مشتری در قبال وجه پرداختی انتظار دریافت کالایی متناسب و نه بنجول و یا زباله کالا دارند؛ اگر روزی روزگاری به راسته میوه فروشان در حوالی میدان شهدای اراک، خیابان قائم مقام و امام(ره) گذری داشته باشید الفاظی بدتر از این را خواهید شنید که در برابر اعتراض گاه به گاه مشتریان به سرازیرشدن میوه خراب، فاسد یا کال در نایلون خرید میوه از سوی مغازه دار تحمل می نمایند.
همین هفته پیش بود که در جلوی قصابی پیرزنی که معلوم بود وضع و روز خوبی ندارد ۵هزار تومان گوشت خرید و تمام آشغال گوشت ها در نایلونی به او داده شد, تعجب برانگیز بود وقتی پیرزن گفت گوشت می خواستم نه آشغال گوشت مغازه دار با توهین بسیار دادی سر این مادر خسته و پیر زد و با توهین پول او را پرت کرد. مدیران عزیز بگویند چه کسی و چه قانونی باعث شده تا فروشندگان ما این روزها اخلاق حسنه اسلامی را فراموش کنند و اینچنین گستاخانه بی محابا در انظار عمومی توهین و فحاشی کنند؟
روزی روزگاری فردی که هیچ سابقه مدیریتی نداشت برپستی کلیدی با پشیبانی کامل یک مدیر ارشد گمارده شد هرچند تصاحب این پست برای وی آنقدر غیرقانونی بود که در تودیع و معارفه مدیرارشد استان تنها حاضر در جلسه بود؛ این مدیر میانی در حوزه بسیار مهم استان، برای مخفی کردن ضعف مدیریتی برنامه های خوب و جامعی ترتیب داد ولی باکمال تاسف مسیری را پایه گذاشت که … برگزاری جلسات متعدد ،تولید محصولات صوتی و تصویری متعدد با بودجه های فرهنگی بیت المال به نام جوانان به کام مدیران برنامه های فرق ضاله برگزار شد و از این گذار مدیر جریان ما، باد در غبغب هرروز از برنامه ای جدید خبر می داد غافل از اینکه: اولا اینجا استان مرکزی ایران است نه یک استان مرزی پس خطر تهدید دینی فرق ضاله به حد بالایی پایین است؛ ثانیا استان مرکزی بافتی تاریخی-مذهبی دارد و علیرغم ورود بسیار دانشجو و مهاجر به شهر هنوز فرهنگهای دینی-اعتقادی خود را حفظ نموده است و چنین جامعه ای چگونه می تواند پذیرای فرق ضاله باشد؟
ثالثا چگونه فعالیتی بدون آمار و رصد و ارزیابی انجام پذیرفت؟و اگر این مدیران آمار درستی داشته و دارند چرا برای تبیین برنامه های خود اعلام نکردند؟ و این چنین جلسات دقیقا همان دمیدن در آن سوی نی است که بجای جذابیت های بالای دین مبین اسلام محمدی معرف فرق ضاله ای باشیم که شاید خیلی جوانهای ما از آنها شناختی ندارند و این برنامه ها حتی زمینه آشنایی آنها را فراهم ساخت. اما…
این روزها وقتی از خیابانها می گذریم دستفروشانی می بینیم که در کنار حراجی محصولات فرهنگی غیرقانونی که بدون حق کپی رایت بصورت تکثیری چوب حراج به صنعت سینمایی کشور زده اند می توانیم شاهد شعله های آتشی باشیم که فرهنگ اصیل ایرانی اسلامیان را با فیلم های مبتذل و نیمه مبتذل غربی از هالی تا بالی وود را به تاراج می برند… و این سوال که ناظران بازرس کجای این استان با پیشینه فرهنگی غنی حاضرند که در کوچه های شهرمان اینچنین با خیال راحت چوب حراج به ارزشهای اسلامیمان، با این چنین توزیع فیلمهای غربی زده می شود؟ و بهتر نبود با نظارت درست برعملکرد مجموعه ای چون دستگاهی که در ابتدای این بند به ان اشاره کردیم زمینه دوستی با نهادها انقلابی ، فرهنگی چون اوقاف،تبلیغات اسلامی، بنیاد شهید و… فراهم می شد تا بجای برگزاری برنامه هایی که صرفا جنبه گزارشی-تبلیغی داشت با فرهنگ سازی درست در برابر این تهاجم همه جانبه فرهنگی می ایستادیم؟
آقایان ناظر، بازرس و مسوول؛ دیروز در خرمشهر برادرمان جان خود را فدا کرد تا گام های نحس دشمن بعثی به خانه هایمان بازنشود و اینک امروز با آغوش باز دشمن را تا اتاق خوابهایمان می بریم؛ فیلمها، ماهواره ها و شبکه های مستهجن مگر خرج آتش دشمن در جبهه های جنگ نرم دشمن علیه اسلام ناب محمدی نیست؟
دوستان؛ خبر دارید، این روزها آخرین فیلم بازیگر غرب گریخته کشور که بصورت مستهجن در لجن زار سینمای غربی دست و پا می زند با قیمتی ناچیز به خانه هایمان رفت و آمد دارد.
اینکه مردم ما باید سیاسی باشند و دارای اندیشه و تفکر و نظر در همه زمینه ها و بویژه سیاست و اینکه سیاست ما عین دیانت ماست حرفی نیست اما این سیاسی بودن تا کجا؟ جواب ساده است تا آنجا که کار سیاسی و دانش سیاسی به سیاسی کاری بدل نشود. اقشار و اصناف اقتصادیمان باید الفبای سیاست را بدانند تا در برخورد و رویایی فرد به فردی که با مردم دارند بتوانند بعنوان سفیران سیاسی از سیاست های کلان کشور اسلامی ایرانمان دفاع و مروج آن باشند.اما ورود یک قشر و صنغ خاص به حوزه سیاست و بهره گیری یک فرد و جریان از کمیت اعضای آن صنف بمنظور پیشبرد اهداف سیاسی مساله قابل پذیرشی نیست و باید به شدت با چنین افرادی دستگاه های نظارتی برخورد کنند چرا که اقتصاد حربه سیاسی بازی فرد یا گروهی نباید قرار گیرد. هرچند در دوره انتخابات گذشته بیشتر اصناف استان مرکزی به بهترین وجه ممکن زمینه حضور حماسی مردم در انتخابات را فراهم ساخت و بعنوان یکی از ارکان حماسه سازی مردم با فرهنگ سازی و تشویق به شرکت در انتخابات در عرصه سیاسی حاضر شد؛ اما در لابلای عدم نظارت دستگاه های نظارتی-بازرسی شاهد سیاسی کاری قشرصنفی خاصی بودیم تا از این رهگذار کلاه پشمینی برای خود ببافد هرچند برای این قشر ، اصلاح طلب و اصولگرا فرقی نداشت و بسیار بسیار جای ناظران نظارت بازرسی خالی بود…
این روزها خبرگزاری های استان مرکزی خبرهایی را منتشر کردند که از درخواست صنف خبازان خبر داده و نیازمند نظارت درستی است ؛ رییس این صنف که البته مسوولیت جامعه اسلامی مهندسین را نیز برعهده دارد بیان داشته باید نظارت شود چرا کیفیت آرد پایین است؟چراکه کیفیت پایین نانهای اراک بدلیل همین کیفیت پایین آردهاست…
مسکن مهر یکی از ابتکارات ارزشمند دولت های نهم و دهم بود که البته با کار کارشناسی بهتر در انتخاب محل ساخت و نظارت بر ساخت انها می توانستیم شاهد موفقیت بیشتر این طرح ملی و گام بلند برای خانه دار شدن مردم و خانواده های متقاضی مسکن بود. یکی از نقاط ضعف در حوزه مسکن مهر عدم نظارت بر نوع ساخت و سازها بوده است که البته با تلاش دستگاههای متولی امر این اصلاح ساختاری شتاب گرفته است که البته چنین امری تنها برعهده یک سازمان خاص چون مسکن و شهرسازی نبوده و می طلبد دیگر نهادهای نظارتی نیز به این حوزه ورود کنند تا از کم فروشی ها و یا سَمبَل کاری برخی از انبوه سازان جدا جلوگیری شود.
حدود چندسال قبل بود که در جریان افتتاح پروژه مسکن مهر در یکی از شهرهای استان، در صد قدمی خانه های افتتاح شده مسکن های مهری بود که علیرغم اسکان ساکنین در این منازل ، بدلیل کیفیت پایین ، کم کاری و کم فروشی یا تخریب شده بود یا حتی ساختمانی که نیمه کاره واگذار شده بود بدون هیچ پیشرفت تکمیلی رها شده بود. اما یک مساله بسیار قابل تحسین بود که مسوولین محترم با دقت بالا بنرها و پلاکاردهای خوش آمدگویی را آن چنان بخوبی در درب ورودی این مجتمع ها نصب کرده بودند که کسی نتوانند ورود و خروجی کند تا سفر آن مسوول ارشد دولت به استان به خیر بگذرد…
از دوران مدرسه تاکنون بارها و بارها این سخن نورانی را دیده و خوانده ایم که معلمی شغل انبیاست.اما سوال اینجاست که شیوه رفتاری با این قشر فرهیخته که بنیانگذار کبیر انقلاب شغل ایشان را برابر با شغل انبیا دانسته اند چیست؟جدای از آنچه بصورت سراسری و سیاست کلی درحوزه مرتبط با معلمین درنظر گرفته می شود در استان مرکزی شانیت معلم بجا آورده می شود؟مجتمع رفاهی خانه معلم یکی از مراکزی است که به این قشر پرتلاش و خدوم خدمات رفاهی در حد بضاعت آموزش و پرورش را ارائه می کند اما چگونه؟آیا براین نوع رفتار و ارائه خدمات نظارتی هم هست؟این روزها اگر در بخشی چون هتل موجود در مجموعه خانه معلم اراک گام بگذارید با مرد سالخورده ای بعنوان مسوول روبرو خواهید شد که گویی نه حوصله ارباب رجوع –از هرجنس چه معلم و فرهنگی و چه غیر فرهنگی- را دارد و نه حتی گویی حوصله خود را!!! از او که درخصوص سرو غذا سوال می پرسی گویی آنقدر کار سختی است پاسخگویی که با هزار علی مدد جوابی تند و بدون رعایت شان یک معلم بیان می دارد و فقط کافیست سوال خود را دوبار تکرار کنی… و شاید یک همکار فرهنگی در آموزش و پرورش برای بار سوم یا چهارم سوالش را تکرار کند این مسوول عزیز بصورتی دیگر پاسخ گو باشد…
قسمت جالب تر ماجرا آنجاست که وقتی سوال از هزینه های خدماتی که در این مجموعه ارائه می شود می کنی برگه ای را به مثابه اربابان بسمت معلم پرت می کند و دیگر هیچ…حال مسوولان محترم اموزش و پرورش که مدعی آن هستند که این مجموعه بصورت خصوصی اداره می شود قدری از این پاسخ توجیهی عدول کنند و پاسخ دهند در این چنین مجموعه ای که شالوده ساختاری اش براساس سهم معلمان بوده است آیا افراد خوش رفتارتر، توجیه به ادب در برخورد تر و با حوصله تری نبودند؟ اگر هم نبوده ایا نظارت کافی موجود نیست که فردی این چنین به خود اجازه می دهد با برخوردی توهین امیز با قشر فرهیخته معلمین برخورد کند؟
یکی از حساس ترین مراکزی که باید نظارت صحیحی بر آن اجرا شود مجموعه های سیاسی و احزاب است تا شاهد بداخلاقی های سیاسی از ناحیه این گروهها نباشیم؛ هنوز استان مرکزی بداخلاقی سیاسی در جریان انتخابات را فراموش نکرده است که باعث شد نماینده معظم ولی فقیه در استان نیز به این فعل عکس العمل نشان داده و آنرا به شدت نکوهش نمایند.در جریان سیاسی استان مجموعه هایی هستند که خود را ممیز اصولگرایی و اصلاح طلبی می دانند؛ لازم است دستگاه های نظارتی با ابزار کنترلی و بازرسی خود ضمن شناسایی احزاب و جریانهای شناسنامه دار از فعالیت مجموعه ها و جریانهایی که بدنبال زر و زور و تزویر هستند بشدت جلوگیری نمایند تا افرادی که الفبای کار حزبی و سیاسی را نمی دانند و به امید پستی و پولی پا در این عرصه نهاده اند و از مبتدیان کار سیاسی نیز مبتدی تر هستند برای نظام و جامعه هزینه ساز نباشند.
یکی از عرصه های مهم و تاثیرگذار که نیازمند نظارت جامع می باشد عرصه فرهنگ و حوزه رسانه و مطبوعات است؛ چراکه این سازش و کنار آمدن ها نه تنها در تعارض مستقیم با نظارت و بازرسی است بلکه جفا به کلیه اصحاب رسانه ای است که همه تلاششان اطلاع رسانی صحیح در جامعه است. البته این عدم نظارت صحیح متاسفانه این حوزه فعال و تاثیرگذار را در بخشهایی بیمارگونه دچار مشکلاتی نموده است؛ ورود عده ای مجیزگوی مدیران، هجوم سراسری سیاسیون و کارگزاران دولتی و سرازیر شدن به عرصه خبر و رسانه به هردلیل –از استفاده در جهت منافع سیاسی تا ارتزاق بدلیل دارا بودن پستی و جایگاهی سازمانی…-، ایجاد بسترهای باج دهی به مسوولانی که باید به اصحاب رسانه بعنوان نماینده افکار عمومی جامعه پاسخ گوی عملکردشان باشند، و هتاکانی که با استهزای اصول،شعارهای انقلاب را به سخره گرفته اند و با اغماض بسیار دستگاههای نظارتی روبرو شده اند.این روزها ،یاد آن استاد باتجربه و کهنه کار رسانه ای استان می افتم که دل دریاییش را به دریای خبر و رسانه سپرده و موی سپیدش نشان کوله باری از سالها تجربه است؛ و در رهگذار کار روزنامه نگاری چشم طمعی برای منفعت طلبی نداشته است؛ یاد آن استاد رسانه ای ام می افتم که حرفه روزنامه نگاری را میراث جاوید پدر می داند؛ یاد پیرمرد مطبوعات استان که عمده خبرنگاران حرفه ای استان شاگردان او بودند و آن پیرمرد چراغ این جوانان؛ یاد شیرزنانی که در کسوت مدیرمسوول، سردبیر و خبرنگار با هزاران جدل با گرفتاری این حرفه سرو قامت باعث افتخار جامعه رسانه استان هستند و غرور در وجودم جاری شده ولی تاسف میخورم برای عده ای منفعت طلب که نه ساحت قلم را می شناسند و نه حرمت آنرا نگاه می دارند و فلم را به بهای ناچیزی به تاراج می دهند و همین ها که باعث تنزل جایگاه رسانه ها تا سرحد باج دهی و مدارا پایین آورده اند.
البته آنچه در این میان بیان شد نافی فعالیت و یا خدمت رسانی سازمانها .مجموعه ها نیست بلکه انعکاسی از کاستی هاست تا با رفع آن و ترفیع میزان نظارت زمینه های خدمت رسانی بهتر و کاملتر فراهم آید. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند با این ارزیابی و نظارت ها می توان راهبردهای اجرایی جامعی یافت تا از این مسیر برای نیل به توسعه و پیشرفت حوزه های مختلف حرکت نماییم. مقام معظم رهبری فرمودند:«دستگاهی که خیلی حسن عمل دارد، می توانید آن را شاخص کنید و نشان دهید. باید مراقب باشید از بد جلوه دادن همه دستگاه ها، گاهی به گونه ای از فساد دستگاه صحبت می کنند که گویی همه جا را فساد گرفته است.» لذا ضمن احترام به جایگاه مدیران خدوم و دلسوزی که با جدیت تمام مسیر خدمت رسانی به ملت شریف و هم استانی های عزیز را فراهم می کنند و برای اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تمام تلاش خود را بکار می گیرند؛ کسانی که حتی حضورشان در مناصب بالای کشوری و لشکری زمینه ساز خیرات و برکات بوده و هست ؛ لکن می طلبد مدیران و مسوولان امر ضمن تحقق امر مهم نظارت و ارزیابی ، برخورد قاطع با مصادیق تخلف که زیرسوال برندگان خدمت رسانی یک مجموعه است را در دستور کار قرار دهند.