مفهوم یک ملت

در دانش سیاسی واژه های گوناگونی را اصحاب علم سیاست به عنوان کلید واژه های اصلی این علم تعریف کرده اندکه از جمله آنها به دولت، حکومت، حاکمیت، ملت، قدرت، اقتدارو… اشاره کرد. در بیان دیگر در تعریف دولت، آن را متشکل از عناصر حاکمیت ، حکومت، سرزمین و جمعیت می دانند. اگر در یک سرزمینی با جغرافیایی مشخص جمعیت یا همان ملت نباشد دولتی نخواهد بود که حاکمیت داشته باشد و حکومت نماید.

ایران عزیز در این کره ی خاکی به عنوان یکی از نقاط اصلی پیدایش تمدن بشری و شکل گیری نخستین دولت ها برای همه دنیا سرزمینی شناخته شده می باشد . مردمان ایران زمین از قومیت ها و خرده فرهنگ های مختلفی تشکیل شده است که ملتی واحد را در طول تاریخ ایجاد نموده اند هرچند تفاوت های فرهنگی و زبانی در میان مردمان یک سرزمین امری عادی به شمار می آید.

در بحث شکل گیری و وجود یک ملت این پرسش پیش می آید آیا کسانی که با قومیت ها و زبان های گوناگون در یک سرزمین زندگی می کنند ملتهای جداگانه محسوب می شوند؟ در پاسخ به این پرسش اساسی سه دیدگاه را مطرح می نماییم در دیدگاه اول که دیدگاهی سیاسی می باشد به قول یک از انقلابیون فرانسوی که گفته است مجموعه کسانی که در درون یک نظم سیاسی زندگی می کنند ملت نامیده می شوند و از قوم و قبیله بالاترهستند. چنین نظمی مصلحت مشترکی بین مردمان یک سرزمین ایجاد می نماید و همگان بدون توجه به قومیت وظیفه و وفاداری مشترکی نسبت به آن دارند .

در نگاه دوم از نظر دانشمندان و فلاسفه سیاسی عوامل فرهنگی و زبان عامل اصلی تشکیل دهنده ی یک ملت محسوب می شود و هویت ملی را چیزی جز سنت ها، نمادها، افسانه ها و فرهنگ مشترک مردمان یک سرزمین نمی دانند و قومیت جزئی از ملت دانسته می شود که با آن آمیخته شده است .

برداشت سومی هم وجود دارد که از دیدگاه سیاسی و فرهنگی ذکر شده بالاتر است و هردوی آنها را نیز حفظ می کند و می گوید نباید هویت ملی یک ملت واحد را در ویژگیهای قومی ـ فرهنگی فقط جستجو کرد چون هویت ملی فراتر از این ها می باشد و به نظر ارنست رنان فرانسوی عامل تکوین و شکل گیری هویت ملی یک ملت داشتن تاریخ مشترکی از دردها و رنج ها و شادی ها می باشد و وجود خاطرات عمومی و اراده ی مشترک مردمان یک سرزمین به رغم تفاوت های فرهنگی ، قومی و زبانی، ملت واحدی را تشکیل می دهند و این خاطرات همیشه در ذهن آنها مرور می شود .

با توجه به دیدگاهها مطرح شده این فرضیه به ذهن می رسد که عامل فرهنگ و زبان نمی توان بیانگر یک ملت واحد باشد و نمونه های بسیار زیاد و متعددی را می توان در این مورد مثال زد از جمله اینکه اگر نژاد و زبان عامل ایجاد یک ملت هست پس باید ژرمن های ساکن شمال فرانسه باید خود را جز ملت آلمان بدانند درحالیکه آنها جز ملت فرانسه می باشند و یا تاجیک ها و افغان های فارسی زبان در مرزهای شرقی و شمال شرقی کشور خودمان باید خود را جز ملت ایران بدانند که چنین نیست چون آنها جز ملت واحد افغانستان و تاجیکستان می باشند .

در مورد ملت بزرگ و ریشه دار ایران زمین خاطرات مشترک تاریخی و دردها و رنج های مشترک همراه با شادی ها و احساس غرور ملی آنقدر زیاد است که قلم از بیان آنها عاجز می باشد . در این قسمت به خاطره مشترکی هرچند هنوز خیلی تاریخی نشده است و گاهگاهی شاهد هستیم که خیابان ها و کوچه های این سزمین رنگ و بوی آن را دوباره به خود می گیرد ذکر می نماییم که همان دفاع مقدس هشت ساله است که حضور ملت دوباره، تقدیس این رویداد عظیم ملت ایران را از دفاع مقدس بر رُخ جهانیان می کشاند. در سال ۵۹ یکی از اهداف اصلی رژیم بعث عراق با حمایت غرب از بین بردن انقلاب اسلامی ایران بود. انقلابی که مردمان این سرزمین در قالب وحدت خودشان و با باور قلبی به فرهنگ اسلامی در سایه رهبری حضرت امام (ره) شکل دادند و چهره ی جدیدی از ملت ایران را به دنیا معرفی کردند . در دفاع مقدس این مفهوم ملت ایران بود که نمی خواست دوباره تاریخ تلخ گذشته ای مانند عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمانچای را در جلو چشمان خود ببینند. برای همین مردمان این سرزمین در قالب ملت ایران، همگان دفاع جانانه ای از این آب و خاک نمودند تا تاریخ دفاع مقدس به عنوان نقطه غرور خودشان و آیندگان در تاریخ این مرزوبوم ثبت شود. در آن زمان وقتی خرمشهر ، خونین شهر شد و صدام حسین آن را محمره نامید دل هر ایرانی در هر جای دنیا که بود به درد آمد. آن موقع آذری ها ، عاشورایی ، شمالی هاکربلایی، تهرانی ها محمد رسول الهی(ص)، مرکزی ها علی بن ابیطالبی(ع)، اصفهانیها، بلوچ ها، خراسانی ها، همه و همه از شمال تا جنوب و شرق تا غرب آمدند که خرمشهر عزیز را که پاره تن ملت ایران بود از چنگ دشمن خارج کنند . همین هویت ملی و احساس وابستگی به ملت ایران بود که باکری های آذری زبان را برای همه ی ملت ایران شناساند و پیش مرگان مسلمان کُرد را در فاع از ایران عزیز اسطوره مردمان کُرد این سرزمین قرار داد تا امروزه ورودی شهرهای کردستان مزین برعکس این شهیدان والا مقام باشد . بهنام محمدی کوچک و عرب زبان خرمشهری به مانند شهید فهمیده ها الگوی امروزی نوجوانان این سرزمین شد،و هزاران نمونه ی دیگر که هیچ کس را یارای بیان آن نیست .

مادر این بیان مختصر سعی داشتیم این را بگوییم که ملت عظیم ایران به عنوان یک ملت واحد باید با مراجعه به تاریخ گذشته خود و بینش و بصیرت امروزی بداند که چه روزهای سختی را پشت سرگذاشته است (رنج دوران هابردیم، خون دل ها خورده ایم) با حضور خود توانسته از تمام راه های پر پیچ و خم و بعضاً خطرناک و سهمگین باهدایت و رهبری حضرت امام (ره) و در عصر کنونی مقام معظم رهبری عبور نماید. و این را بداند که پراکندگیهای داخلی و قومیتی امید دشمنان را برای تسلّط براین ملّت افزایش می دهد . امید است که در سایه الطاف الهی باردیگر ملت ایران در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری که امسال برگزار می شود مفهوم حضور ملت را به نمایش بگذارند.

رضا عبادی – دانشجوی دکتری علوم سیاسی

ممکن است بپسندید...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.